یادداشت ملیحه سادات حق خواه

                عاشقی به سبک ونگوگ، داستان البرز است، البرزی که از زمان تولد به خاطر کوتاه بودن یک پایش می لنگد و پدرش باغبان باغ یک سرتیپ است. سرتیپ کسی است که در سرنوشت البرز نقش مهمی را بازی می کند، او البرز را میفرستد تا به دنبال علاقه اش یعنی نقاشی برود. اما البرز عاشق دختر او شده و حتی برای این عشق حاضر می شود تا جاسوسی پدر را برای دخترش بکند. اما این کار باعث می شود حقایق زیادی برای او روشن شود، حقایقی که روی جدیدی از زندگی را به البرز نشان می دهد....

نمیدونم چرا گاهی نمیتونم معرفی برای کتابهایی که خیلی دوست دارم بنویسم، این کتاب هم جزو همان دسته بود و بالاخره بعد ماه ها تصمیم گرفتم ازش بنویسم. اما به این خلاصه داستان اکتفا نکنید چون کتاب فراتر از این هاست.
اولین کتاب از این نویسنده بود که میخوندم و برای من جزء آن دسته از کتاب ها بود که با خواندنش به وجد می آمدم و با هر توصیف نویسنده هیجان زده می شدم. انقدر که توصیفات کتاب زنده بودند و به خوبی می شد درکشان کرد. 

کتاب سه فصل دارد و باید از هر فصل چند صفحه بخوانید تا داستان و ماجرای آن قسمت دستتان بیاید. نویسنده وسط توضیح زمان حال یک باره سر از گذشته در می آورد و گاهی حتی آینده، البته این موضوع هم بعد از خواندن چند صفحه ای عادی می شود. ماجراهای کتاب مربوط به سال پنجاه و هفت است و فصل آخر مربوط می شود به چندین سال قبل از آن. نویسنده با استفاده از داستان البرز نقدش به حکومت پهلوی را نشان داده و در کنار این ها از هنر نقاشی و سبک ها و اسم ها هم به خوبی بهره گرفته است.

در کل میتوانم بگویم کتاب خاصی است و اگر میخواهید بخوانید پیشنهاد میکنم ابتدا از طاقچه نمونه اش را بخوانید تا ببینید اصلا مورد پسندتون هست یا نه.

این را هم اضافه کنم که کتاب برنده ی جایزه ادبی شهید اندرزگو و نامزد جایزه ادبی جلال آل احمد، نامزد جایزه قلم زرین و نامزد جایزه کتاب سال شهید غنی پور شده است.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.