یادداشت
7 روز پیش
اولین بار برخی داستانها را در «نیمۀ تاریک ماه» خوانده بودم و پس ذهنم داستانها را یادم بود. یکی از ویژگیهای گلشیری همین است. شاید دو خطی داستان را یادت نیاید اما فضایی که ساخته و آدمها و حالوهوا با تو میماند و نمیتوانی ازش گریز کنی. ویژگی دیگر گلشیری در این مجموعه برای من استوار بودن فرمش است اما چرا مهم است؟ اینجااز دهات و شهر و طبقات مختلفی مینویسد اما در تمام آنها تقریباً فرم مشخصی دارد و این بتوانی با فرم مشخص این صداها را بیان کنی اصلاً کار سادهای نیست. یعنی تیپسازی و لغتسازی (با توجه به طبقه) نمیرود بلکه در همان فرمی که دارد فضا را ادامه میدهد و باز هم به بار مینشیند. اما یک مورد دیگر تاریکی و وهمآلود بودن همیشگی داستانها است که کمی من را یاد ساعدی میاندازد. البته وجۀ کابوس ساعدی بیشتر است. با این حال اینجایی بودن (چیزی ورای ایرانی بودن) در این کتاب هویدا است. آدمها و فضا و حرفها و ماجرا در نهایت چیزی در تو ثبت میکند که دقیق میفهمیاش، که زیر و بمش را آشنا هستی و همین باعث میشود در نهایت لذتی بیشتر از متن ببری چون با زیستۀ تو جایی به هم مماس میشوند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.