یادداشت

پس از مجلس رقص  چهار داستان دیگر
        از بین چهار پنج داستانش «زمین‌نورد» شد یکی از شاهکارترین و درخشان‌ترین داستان کوتاه‌هایی‌ که خوانده‌ام. داستایوسکی تاجِ سر اما تولستوی هربار جور دیگری متحیرم می‌کند. داستانِ ابلقِ پیری که ناچار می‌شود جوانی‌اش را مرور کند و مثل همیشه، فصل آخری که دور از انتظار نیست اما ملای روسی جوری روایتش می‌کند که خون در رگ‌هات سرد می‌شود. شاهکار و درخشان.
      
178

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.