یادداشت
1403/8/5
از بین چهار پنج داستانش «زمیننورد» شد یکی از شاهکارترین و درخشانترین داستان کوتاههایی که خواندهام. داستایوسکی تاجِ سر اما تولستوی هربار جور دیگری متحیرم میکند. داستانِ ابلقِ پیری که ناچار میشود جوانیاش را مرور کند و مثل همیشه، فصل آخری که دور از انتظار نیست اما ملای روسی جوری روایتش میکند که خون در رگهات سرد میشود. شاهکار و درخشان.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.