یادداشت
1403/9/23
3.7
8
اول از همه فکر میکنم دلیل مهم معروف شدن این کتاب سریالی بود که ازش ساخته شده. هرچند هنوز ندیدمش و راجع به اون نمیتونم نظری بدم ولی کتاب رو خیلی دوست نداشتم. چرا؟چون شبیه غذاهای هندی بود. تند و پرادویه. و خب قطعا همه در مورد نابرابریها و ناعدالتیهای جنسیتی که چه قبلا و چه الان وجود داشته و داره هم نظریم، منتها نویسنده انگار داشت خودشو در خلال داستان تخلیههههه میکرد:)یعنی یه جاهاییش واقعا اذیت کننده بود این حجم شعار و داد زدن! حقیقتشو بخوام بگم حس کردم کتابو دادن نتفلیکس نوشته. یه زن سوپر موفق و خفن، مردهای بد و عوضی که نمیخوان به خواستهاش برسه و چندتا شخصیت همجنسگرا و مخالفت با ازدواج. یه فرمول تکراری و کلیشهای که خیلی زیاد میبینیم این روزا. زن قصه، الیزابت، انگار که از آسمون افتاده روی زمین. همه خوبیها رو داره. آشپزی عالی. توی شیمی و علم درجه یک. مادر نمونه. پارتنر بینظیر. و وقتی یهو میره توی جایی که هیچ سررشتهای ازش نداره(قایقرانی) اینطوریه که حاجی!بچه شدی!اینکه کاری نداره!مثل یه فرمول شیمیه. الان برات قهرمان استان و کشور و قاره و سیاره و کهکشان راه شیری میشم بابا! بعد فیزیک و آمادگی جسمانی و تمرین و فلان همه کشک! من یه زن فمنیستم پس قطعا بهترم. اصلا شک نکن. و پایان بندی بشدت هندی و آبدوغ خیاری. اصلا خوشم نیومد. همه چیز رو سریع بهم وصل کرد و همه رو بهم رسوند و تا آخر عمر به خوبی و خوشی باهم زندگی کردن. به نظرم ارزش خوندن و وقت گذاشتن در این حجم رو نداره. نخونید. دو ستاره هم فقط بخاطر نمیچه کششی که داشت و شخصیت هریت و شیش و نیم میدم که یکم خوب پرداخت شده بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.