یادداشت عطیه عیاردولابی

اربعین طوبی
        همین اول کار بگم که ابدا این کتاب رو نباید با سریالش مقایسه کرد. تو تیتراژ هم نوشته برداشتی آزاد. به نظرم این طوری بوده نویسنده فیلمنامه گفته ای ول عجب ایده جالبی؛ یه دختر ایرانی قبل از انقلاب‌های عراق و ایران میره اونجا، ازدواج می‌کنه و موندگار میشه و بعد مسائل سیاسی و اجتماعی دوران رو زندگیش تاثیر میذاره.
تو بقیه‌اش دیگه کتاب و سریال هیچ ربطی به  هم ندارن.

تو گزارش پیشرفت هم نوشته بودم به نظرم داستان سریال تا اینجا که طوبی ازدواج کرده و بچه‌دار شده از کتاب جذاب‌تره.

در مورد کتاب خونده بودم که بر اساس ماجرایی واقعی بوده. نمی‌دونم چقدرش واقعی بوده و چقدرش پرداخت نویسنده اما یه نکته‌ای رو در مورد کتاب در ذهن داشته باشین: با یه رمان حرفه‌ای طرف نیستین. بیشتر یه روایت کلی با فلش‌بک‌ها و توضیحات مستقیم نویسنده‌اس. پرداخت شخصیت آنچنانی نداره. مثل یه خبرنگار تو موقعیت‌های باربط و بی‌ربط به داستان راه رفته و تعریف کرده. 
در خلال این داستان از روی کار اومدن صدام و اخراج معاودین ایرانی می‌خونیم و بعد خیلی مختصر از نواب صفوی و جنگ عراق علیه ایران. یه اشاره‌هایی هم به سپاه بدر، شیعیان عراق، حمله داعش و حشدالشعبی می‌کنه. پس زمینه همه اینها هم تاریخچه پیاده‌روی اربعینه که طوبی از یه جایی مقید بوده حتما به‌جا بیاره. برخلاف چیزی که تو معرفی‌های اینترنتی نوشتن ابدا یه رمان تاریخی نیست. 

اول داستان بحث هوو شدن طوبی با زن اول همسرشه که من واقعا نفهمیدم چرا اینطور شد. انگار نویسنده هم حوصله نداشت بهش بپردازه و منطق و دلیلی برای بیاره. در حد یه جمله از زبون طوبی میگه نمی‌دونم چی شد بله گفتم.

اواخر داستان هم سروکله "سرباز روح‌الله" پیدا میشه که نوید خبر خوشی رو به طوبی میده که گمشده‌اش رو زنده دیده و خواننده رو روی هوا ول می‌کنه که اون گمشده این همه سال کجا بوده.

نکته آزاردهنده دیگه اشکالات ویرایشی بی‌شمار کتاب بود. چرا یه نشر معروف مثل جمکران در این حد هم به خودش زحمت نمیده؟
      
95

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.