یادداشت محمد تقوی
1401/9/16
3.7
4
رمان خوبی بود هرچند نویسنده احتمالا به دلیل کمبود فضا، توجه زیادی به شخصیت پردازی شخصیتهای رمان ندارد. این رمان خیلی خوب نشان میدهد که انقلاب آنقدر بیرحم است که میتواند همهچیزت را بگیرد. از عشق دوران کودکی تا مادر و خانواده. میتواند تو را از اینجا رانده و از آنجا مانده کند. خیلی خوب نشان میدهد که انقلاب ۵۷ و انقلابیونش برای خیلی از کارهایشان برنامه نداشتند و آنچه در گوشه و کنار این مملکت اتفاق میافتاد، میل شخصی و شور انقلابیِ انقلابیون بود و همین باعث میشد مردم خیلی از کارهایشان را به "بچهبازی" تعبیر کنند. در مارون و گوران، برادر نخعی و صمد از این جنس آدمها بودند. در نقطه مقابل، فردی به نام "آقاکور" است که اگرچه نابیناست و شخصیت موجهی ندارد، اما بیش از همگان به نتایج انقلاب آگاه است و بارها با تعریض و کنایههایش، اقدامات نادرست انقلابیون را گوشزد میکند. به گمانم گودالی که در رمان حضور دارد، نمادی از انقلاب است که به تدریج همه را به کام مرگ میکشاند. چه "صمد" که مدافع انقلاب است، چه امثال زلیخا و آقاکور که دلبستگی به آن ندارند و حتی مخالف آن هستند.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.