یادداشت مصطفا جواهری
1401/7/26
«پَ چه خبط و خطایی مو کردم... ها؟» «زود داری بزرگ میشی... لازم نیست ایقدر عجله داشته باشی واسهش... تو بزرگی خبرییُم خو نیس!» کتاب از سه جهت ارزشمند است. اول؛ هر کتاب جنایی ایرانی خوب، یا نسبتا خوبی را باید جدی گرفت. این ژانر در ادبیات ایران هنوز لاغر است و باید مراقبت کنیم تا جان بگیرد. یک قاچاقچی در قشم، در ژانر خودش، نسبتا قابل قبول است. دوم؛ کتاب دغدغهٔ اجتماعی و محیطزیستی و ملی دارد. واردکردن مفاهیمی اینچنینی در رمان بدون نزدیکشدن به شعارزدگی کار راحتی نیست. سوم؛ کتاب، بوم دارد و جغرافیا. حلالزاده است! مادرش معلوم است و نویسنده با زیرکی توانسته که جغرافیا، فرهنگ، جهانبینی، گویش و زیست جنوبی در قشم را به تصویر بکشد. مناسب نوجوان هم نیست راستی. و راستیتر! این جلد اول است و ادامه دارد و هنوز جلد دوم چاپ نشده.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.