یادداشت Navid Kalahroudi

                چند وقت قبل از دوستی پرسیدم با وجود این حجم از مشکلات، جهالتی که کشور با آن اداره می شود و فشار خارجی چگونه هنوز مملکت سر‌ پا است و اداره‌ می شود؟ دوستم‌ پاسخی داد‌ که تامل‌ برانگیز بود. او گفت به خاطر اینکه در گوشه و کنار کشور و در ادارات و نهادهای تصمیم گیر اندک افراد وظیفه شناس و با وجدانی حضور داشتند و هنوز هستند که درست تصمیم می گیرند و تا جایی که زورشان می رسد کار درست را انجام می دهند.
همایون صنعتی زاده از آن جنس آدم ها بود. روایت آقای علی نژاد در این کتاب حکایت از مردی دارد که با همه وجود به فکر آبادانی و سازندگی است و البته بسیار روحیه تجاری دارد و با افکار نوآورانه اش همواره به سود کلان نیز دست پیدا می کند. از اخذ نمایندگی انتشارات فرانکلین( علمی و فرهنگی امروز) و تبدیل کردن آن به یکی از حرفه ای ترین و مجهز ترین و البته پولسازترین ناشران کشور گرفته تا تاسیس کارخانه گلاب، کشت مروارید، اداره یک پرورشگاه، ابداعی بی نظیر به نام کتاب های جیبی با فروش بیش از یازده هزار نسخه و ده ها حرفه و صنعت و کار دیگر که وقف ایران می شود. صنعتی همینطور به تعدادی از جوانان نخبه میدان می دهد که بعدها به بزرگترین مترجمان و نویسندگان معاصر ایران بدل می شوند. 
کتاب روایتی است از گفتگوهای پراکنده و گاه همراه با مطالب تکراری از نقاط مختلف زندگی آقای صنعتی زاده‌. گزارشی شیرین از اتفاقاتی مهم در دهه سی و چهل و پنجاه و دوران انقلاب اسلامی و برخوردهای مختلف با کسی که دوستانش همایون یا صنعتی صدایش می زدند.
 این کتاب را خانم رضایی، مدیر عامل کنونی انتشارات علمی و فرهنگی به من هدیه دادند از لطف ایشان متشکرم. 
سالها پیش مستندی در مورد آقای صنعتی زاده و زندگی او نیز به لطف آقای صلح جو دیدم که آن هم خالی از لطف نیست. 

#فرانکلین
#علمی_فرهنگی
#همایون_صنعتی_زاده
#سیروس_علی_نژاد
#ایران
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.