یادداشت مافی
1403/8/5
۱- عنوان کتاب، غلط انداز و به نسبت متن،گنگ است ۲- تصویر روی جلد بد نیست اما با پایان کتاب معنی اش را می فهمید. ۳- قلم خوب و خط داستانی گیرا، غافلگیر کننده و متاسفانه با کمی کشسانی(بقول اهل فن: اطناب ممل) خصوصا در اواسط کتاب، همراه است. یک چهارم آخر کتاب جذاب تر است اما سریعتر بیان می شود. ۴- نویسنده ظاهرا نذر کرده فرهنگ آمریکایی داغونش را با ربط و بی ربط در همه صفحات یادآوری کند. ۵- نویسنده سعی کرده که یک نوع تقوای بی مایه و بی ربط را در کتاب بگنجاند و آن را در ارتباط ایمی و ایان محور قرار دهد اما با اینحال به وضوح، شهوت تام در همه کتاب خصوصا نیمه دوم، پراکنده و ملموس است. نویسنده هم بعضا از بیانش نمی هراسد. ۶- با اینکه شاید (دین) می توانست نقشی در کتاب داشته باشد، اما بی دینی، پیرنگ رمان شده است. نویسنده با تمام توان از دین- هر دینی- فرار می کند تا بی دینی یا دین بی خدا و بی کنش، را بازسازی کند. ۷. بعد روانشناختی داستان جذاب است اما باز هم دلیل فرار کردن از دست فیل به نظرم خوب از کار درنیامد. همچنین منبع پول ریزی های زیاد توماس.( اصولا یک چهارم پایانی در عین جذابیت، خیلی سریع پیش رفت و بخشی از معماها حل نشد و به جای آن دو چهارم میانه کُند و خسته کننده شد) ۷. از نظر شخصیت پردازی فقط از لوکاس(جیمز) خوشم آمد و بس. ۸. نهایتا اگر پیرنگ ترویج تقوای بی دینی نبود و با داستان روانشناختیک- جنایی صرف طرف بودیم، پیشنهادش می کردم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.