یادداشت احمدرضا کوکب
5 روز پیش
3.9
64
1- بعضی وقتها نسبت دادن یک عدد از پنج به یک کتاب برایم سخت است. عذاب وجدان میگیرم. میدانم این کتاب را دوست نداشتم چون برای من نوشته نشده بود، نه اینکه کتاب بدی بوده باشد. پس به چه حقی بگویم مثلا یک ستاره بیشتر استحقاق ندارد؟ لذا خنثی ترین عدد که 2.5 باشد را اختصاص دادم. 2- کتاب گاهی نکته های جالبی دارد. شخصیت هایش برای یک رمان پست مدرنی خوب است ولی در نسبت با آدم های پُرِ واقعیِ رمانهای کلاسیک خیلی جذاب نیستند. داستان سورئال است و چه چیزی بدتر از این؟ برخی جزئیات را هیچ وقت نمیفهمی چرا این طور بود. قانون «تفنگ روی دیوار یک جا باید شلیک کند» چخوف، اصلا رعایت نمیشود. خب، این یعنی کتاب بد است؟ نه، در پارادایم خودش احتمالا کتاب خوبی است ولی من چون توی آن پارادایم نیستم، نمیتوانم قضاوت کنم. به هر حال، پارادایمها با هم گفت و گو نمیکنند! 3- یک اعتراف هم اینکه آخرهای گوش دادن به این کتاب صوتی، مصادف شد با شروع باشگاه رفتن من. چون اهل موسیقی نیستم در باشگاه هم کتاب گوش دادم و بعضا تکه پاره شد و با دقت گوش نکردم. یک اعتراف دیگر هم اینکه بعضی جاها کتاب شگفتی آفرین بود. ولی آنقدر تکه تکه بود به آدم حال نمیداد.
(0/1000)
نظرات
3 روز پیش
در باشگاه به هرچیزی گوش دادم بجز کتاب صوتی. واقعا نمیدونم ترکیب این دو چطور ممکنه! 😅 اینجوری آدم نه میتونه روی ورزشش تمرکز کنه و نه روی کتابی که داره بهش گوش میده.. 🤔
2
0
2 روز پیش
والا ورزش که خیلی تمرکز نمیخواد! یه سری حرکته میزنی دیگه. اینکه چیزی نیست. حتی بعضی کتابا هم خیلی تمرکز نمیخوان!!! در مجموع برای من تجربه خوبی بوده تا الان.
0
احمدرضا کوکب
5 روز پیش
0