یادداشت سامان

سامان

سامان

1403/9/30

        شخصیت اصلی داستان تصمیم می‌گیره تو امتحان دانشگاهش شرکت نکنه و رو بیاره به هیچ کاری نکردن و بی اعتنایی به دنیا و ما فیها.. این رمان کوتاه ویژگی‌هایی رو داشت که من به طور کلی دوستشون ندارم اما سورپرایزم کرد و خوشم اومد ازش...راوی دوم شخص، رمانی بدون اتفاق و ماجرا چیزی نیست که من رو به خودش جذب کنه ولی این رمانک موفق شد...یک فضایی رو نویسنده خلق می‌کنه و با یک نثر شبه شاعرانه و با راوی دوم شخص اون فضا رو شرح و بسط میده و در نهایت پی این قضیه میره که تا کی میشه به این شیوه بی اعتنایی به جهان زندگی کرد؟ گفته میشه داستان حال و هوای رمان‌های کافکا و سارتر رو داره.من چون از این دو نفر تا به حال چیزی نخوندم، نظری در این مورد ندارم و با توجه به این مساله، یک داستان جدید و نو خوندم.من معتقدم  بعضی کتاب‌ها در بعضی فصل‌ها بیشتر میچسبن، و فکر می‌کنم هم‌زمانی مطالعه کتاب با پاییز باعث شد بهتر و بیشتر لذت ببرم...از ژرژ پرک باز هم می‌خونم.
      
16

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.