بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت مجتبی بنی‌اسدی

                سلینجری و تلخ

اگر روی جلد اسم نویسنده را ندیده باشید و شروع کنید به خواندن، هیچ شک نمی‌کنید که سازنده همچین شخصیتی یک زن است.  مردی که مرده‌شور است؛ این ایده‌ی دوست‌داشتنی‌‌ برای من است که مرگ‌نویسی و مرگ‌خوانی را می‌پسندم. اما دیگر توی این رمان دویست وخورده‌ای صفحه‌ای جز بوی جنازه و خون و سردخانه و قبرستان، هیچ بویی نمی‌آید. قصه را نمی‌خواهم لو بدهم ولی پایانش هم همان بو را می‌داد.
رفت‌وبرگشت‌های ماجراهای داستان، کتاب را خواندنی می‌کرد. و سر آخر؛ نثر این کتاب بدجور من را یاد ناطوردشت سلینجر می‌انداخت؛ جوانی طرد شده از خانواده که پرت شده توی دل جامعه‌ای که جدا از تلخ بودنش، جوان نیز تلخ می‌بیند.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.