یادداشت فاضل تقوی
دیروز
به نام خدا خداوند متعال در سورهی مبارکهی غَافِر چنین میفرمایند: أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ(٨٢) مگر به گوشهوکنار دنیا سفر نکردهاند تا ببینند آخرعاقبتِ کسانی که قبل از آنها زندگی میکردهاند، چه شد؟! روی زمین، آنها خیلی قویتر و پیشرفتهتر از اینها بودند. ولی دستآوردهای مادیشان دردی از آنها دوا نکرد!(٨٢) و همچنین تا آنجایی که بنده دیدیم خداوند در چهارده آیه از قرآن کریم ، انسان را به سیر و سفر و مسافرت امر میکند. زمانی که انسان با چنین سفرنامه هایی روبرو میشود تازه به فهوای امر الهی پی میبرد. همچنین خوانش این دست سفرنامه ها حداقل از این باب که :« آب دریا را اگر نتوان کشید/هم به قدر تشنگی باید چشید » ارزشمند محسوب میشوند. بخصوص برای اشخاصی که زمان یا توان مسافرت را ندارند. حسن دیگر خوانش کتاب در سرزمین مردمان نجیب این است که میتوان زیستهی نویسنده را زیست؛ یعنی مفت و مجانی میتوان یک زندگی را چشید و آن را در زمانی کوتاه زندگی کرد. در خلل خوانش این کتاب میتوان با اندیشه و زاویهی دید شخص نویسنده نیز آشنا شد. البته باید در در نظر گرفت که این زیسته نه یک زیست معمولی که زیست شخصی است که دائما در سفر بوده است. این دائمالسفر بودن سبب فراهم آمدن تجربیات فراوانی برای شخص میشود که در این کتاب میشود آن را لمس کرد. علاوه بر این موارد در این کتاب ما با چند مورد مختلف روبرو میشویم که حداقل و در مرتبهی اول برای من که بسیار جالب و خواندنی بود. از جملهی این موارد میشود به دیدگاه روپچیچ در جایگاه انسان غربی نسبت به انسان شرقی اشاره کرد. همچنین به تبلیغاتی که در غرب علیه شرق بخصوص شرق فرهنگی میشود پی برد. چون روپچیچ از کرواسی سفر خود را آغاز کرده و از ترکیه نیز گذشته است. می توان با فضای شهر های ترکیه هم آشنا شد. نقطهی درخشان کتاب که نویسنده تاکید فراوانی روی آن داشته مسئلهی خونگرمی و مهماننوازی ما ایرانیان بوده است. این مسئله را آنقدر مهم دانسته که شاید در هر فصل کتاب بتوان گوشه ای از آن را دید و حس کرد. حتی در جایی از کتاب نویسنده در اوج شریان احساسات خود نسبت به این خصیصه ایرانیان میگوید:« اگر قرار باشد قومی را به صورت جمعی به بهشت ببرند، آن قوم حتما ایرانی هایند. » در کل کتاب جالب و دل نشینی بود. توصیه میکنم بخوانید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.