یادداشت فاطمه زهرا بختیاری

اوراد نیمروز
        یاحق

چهار ماه پیش، یعنی آذرماه ۹۹،
اوراد نیمروز شد اثر شایسته تقدیر جایزه ادبی جلال.
آن هم در سیزدهمین دوره‌ که از نظر داوران محترم،  هیچ کدام از ۸۲۰ داستان و رمان ارسالی، برگزیده نبود.

و این یعنی کتابی که داوران نتوانسته‌اند شایستگی‌اش را انکار کنند، 
باید اثری خواندنی باشد.

اوراد نیمروز قصه کویر است‌.
قصه لوت فراموش شده و پرجاذبه. 
داستان مردی که شیفته تاریخ است و این شیفتگی، سوقش می‌دهد به کویرگردی جنون‌وار.
تمام کتاب در جاده و کویر می‌گذرد... و ما از سیالات ذهن بهمن محسنی، شخصیت اصلی داستان، به گذشته‌اش پی می بریم. 
به مشکلات فراوان با همسرش که تا پای طلاق پیشش برده.
به پایان‌نامه‌ای که کشاندتش به این جنون و اساتید و دوستانی که می‌گفتند نرو و دیوانگی نکن‌.
بهمن به دنبال مردی آمده که اگر تاریخ از دستش نمی‌داد، جهت تاریخ را عوض می‌کرد. 
ملک محمد، پسر یعقوب لیث صفاری؛ درگذشته در لوت.
بهمن می‌آید و گم می‌شود.
گم می‌شود و تا مرگ پیش می‌رود و تازه آنجا دلش لک می‌زند برای تهران و کافه و سروصدا و شلوغی و حتی غرها و بداخلاقی‌ها و فیروزه‌ای لاک همسرش.

بزرگترین ویژگی کتاب، نثر سالم و منحصر به فردی است که نویسنده حسابی رویش کار کرده.
آن هم در عصری که زبان اصیل فارسی دارد در بازی رمان های آنلاین و نویسندگان نامتعهد به نثر و زبان، هرز می‌رود‌.
بسیاری از عبارات کتاب ابتکاری است.
ترکیب‌های نو و بدیعی که نثر کتاب را به سمت رسم‌الخط داشتن پیش برده..

حدود ۸۰ درصد کتاب سبک سیال است.
با بی‌نظمی قاعده‌مند ذهنی،
شاید بشود تا حدی آشفتگی ذهنی یک گمشده در کویر را تصویر کرد،
اما دیگر نه سه چهارم کتاب!

دقیقا به همین دلیل،
می‌شود به کتاب انگ #کم_چالشی زد.

تنها ایراد کتاب همین یکنواختی سوژه گمگشتگی مردی در کویر است که سیال هم دامن زده و مضاعفش کرده.

جمله‌ای از استادِ استادم به خاطر دارم که می‌گفت:
کتاب استاد بخوانید.
کتاب شاگرد، قلم‌تان را خراب می‌کند.

و اوراد نیمروز یکی از آن استادهاست.
از آن‌ها که وقتی می‌خوانی یک لحظه مداد از دستت نمی‌افتد و خط به خط باید خط‌ بکشی و برجسته کنی و جملاتش را بنویسی‌.
توصیفات بی‌نظیری دارد و تصویرسازی درخشان.
در هر فصل سه باری وصف خورشید را می‌شنویم؛
اما به جرئت می‌توان مدعی شد که حتی یک کلمه تکراری در این توصیفات نیست.

اوراد نیمروز را باید خواند.
نه بخاطر جایزه و این حرف‌ها.
بلکه به پاس اصالت نثر،
و به شوق ادبیات.

#اوراد_نیمروز
#منصور_علیمرادی
#دومین_کتاب1400
      
2

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.