یادداشت Mahsa bgbn
خدای من! آگاتا کریستی نابغهست! عجب کتابی! عجب سناریویی! خلاصه داستان رو تو آپدیتهام نوشته بودم: جان خانم «نیک باکلی» صاحب عمارت «خانهی آخر» در خطره. اخیرا حوادث خطرناکی که بنظر عمدی میان، براش اتفاق افتادن که شانس آورده و جان سالم به در برده. با پوآرو و همکارش هستینگز ملاقات میکنه و پوآرو تصمیم میگیره کمکش کنه تا قاتل قبل از قتل خانم باکلی گیر بیفته. طبق معمول ما یه عالمه مظنون و مدرک و علامت سوال ریز و درشت داریم که باید کنار هم بذاریم، سلولهای خاکستری مغزمون رو به کار بندازیم و کلی حدس و گمان بیاریم و آخرش فقط پوآرو میتونه با زیرکی و نبوغ ترسناکش حقیقت رو کشف کنه و ما اون هستینگز کمهوشی هستیم که از تعجب زبونمون بند میاد. برای کمی هیجان هم که شده، کتابای آگاتا رو بخونید و قلم و کاغذ کنارتون باشه، شاید شما هم بتونید کارآگاه بازی دربیارید:))
3
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.