بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت مرتضی یوسفی‌مقدم

                وقتی آرامش را در زندگی ساکن و بی‌حادثه می‌جویی، بگذار تسکین تو، اندیشه‌های یک فرمانده‌ی جنگاور باشد که شب‌های تیره را مامن نگارش تأملات خودش کرده بود، آن‌هم در فراغت روزهای ظلمانیِ نبرد مداوم در مرزها. از درون خیمه‌های سپاه روم و در مرز کشورش.
.
وقتی اژدهای قرن ۲۱، همه‌چیز و همه‌جا تو را وادار به مصرف افسارگسیخته و تخلیه‌ی بی‌حساب خشم‌های انباشته‌ات می‌کند، بگذار امپراتوری مهربان راز تحرک و پویایی را در خواب بر روی بسترهای خشن و پوشیدن جامه‌های مندرس به تو بیاموزد. او که پرهیز و خویشتن‌داری را کلید بلوغ شخصیتی و تسط عقل بر کردار انسان می‌دانست.
.
وقتی همه تو را از یاد مرگ برحذر می‌دارند، تا شبحِ مرده‌وشی روح خسته‌ات را نیالاید، بگذار تا یک فیلسوفِ رواقی، از جان‌بخشی مرگ برایت بگوید. بگذار شاگرد استاد ندیده‌ی سقراط، داروی مرگ را که دوای خودخواهی‌ها و بی‌حاصلی‌ات هست را به تو بنوشاند.
.
وقتی شکست‌ها، ناکامی‌ها و دردها تو را مضطرب می‌کنند، بگذار مارکوس اورلیوس از نقش شومِ امید در خشم و اضطراب بگوید. او که ریشه‌ی خشم را تلاقیِ امید واهی با واقعیتِ پیش‌بینی‌نشده می‌دانست. او اضطراب ما را ریشه در اعتقاد ما به دنیایی خیالی می‌دانست که در آن همه‌چیز بر وفق مراد است. او که اعتقاد داشت، اگر ما از واقعیتِ فلاکت‌های زندگی آگاه شویم، دیگر خشمگین نخواهیم شد.
.
و این کتاب که در قرن دوم نگاشته شده، گویی برای امروز ماست. برای ما تبعیدشدگان زمان در قرن ۲۱ که هر روزمان را غول سرمایه‌داری می‌بلعد و نه شادی‌هایمان دوام دارد و نه آرامشمان ثبات. برای ما مردمانی که پیوسته به ریسمان‌های سست و پوشالی تصنعات و تجملات و تخیلات پوچ چنگ زدیم که برَهیم اما بیشتر فرو رفتیم
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.