یادداشت محدثه سلمانی

کتاب قبلی
                کتاب قبلی ای که از داستایوفسکی خونده بودم شب های روشن بود. چقدر این دوتا کتاب باهم متفاوت بودن و چقدر داستایوفسکی نویسنده خوبیه؛ هم توی عاشقانه نویسی هم توی طنز.
یک اتفاق مسخره! آقای ایوان ایلیچ که ژنراله و از طبقه نسبتا بالای جامعه س یک شب مهمون یکی از دوستای ژنرالش می شه و وقتی می خواد برگرده خونه ش می بینه کالسکه چی با کالسکه رفته و پیاده راه می افته به سمت خونه ش. وسط راه صدای ساز و آواز می شنوه و می فهمه که عروسی یکی از زیر دست هاشه و تصمیم می گیره بزرگواری کنه و بره توی عروسی شرکت کنه.
هنر نویسندگی داستایوفسکی خیلی تحت تاثیر قرارم داد؛داستایوفسکی توی یک داستان کوتاه کلی شخصیت تعریف کرده که رفتار و افکار و روزگارشون بازتاب کاملی از زندگی طبقه اجتماعی خاصی مردم روسیه س. بعضی از شخصیت ها حضور کوتاهی توی داستان دارن اما توی همون مدت کوتاه اثر گذار و به یاد موندنی ان. داستایوفسکی سرگذشت چندتا از شخصیت ها رو در خلاصه ترین حالت ممکن می گه(جوری که انگار یکی توی مهمونی کنارت نشسته و داره در گوشت آدم ها رو معرفی می کنه!)و حتی همین معرفی چند خطی هم بازتاب دهنده وضع مردم روسیه س. مثل جناب نیکیفوروویچ که بعد 40سال کار اداری تونسته توی یک محله نه چندان خوبی خونه بخره یا پسلدونیموف و ازدواجش.
چقدر موقعیت های طنز داستان خوب و گزنده از کار در اومده بودن. رفتارهای هر شخصیتی رو کاملا می تونستی درک کنی و از دید یک ناظر بیرونی می تونستی ببینی که چطور هر واکنش کاملا طبیعی یک فرد گندکاری رو عمیق تر می کنه! همزمان هم واقعا خنده دار بود هم گریه آور.
"تاب نمی آوریم"
حرف داستایوفسکی توی این کتاب اینه که به طبقات بالای جامعه نیومده که بخوان دست به اصلاحات بزنن و برای سایر طبقات دلسوزی کنن. وگرنه نتیجه ش همین وضعیت مسخره ای می شه که ایوان ایلیچ توش گیر افتاد.
بین شخصیت ها نیکیفوروویچ رو دوست داشتم.اون جایی که به حرف های ایوان ایلیچ گوش می ده و می‌گه :تاب نمی آوریم!کشته مرده واقع گرایی این مرد شدم. واقع گراییش به نظرم از سر عادت به سنت ها و واپس گرا بودن نبود،از سر شناخت جامعه در عرض چهل سال کار و زندگی بود.
خلاصه که آقای داستایوفسکی! تو خیلی خوبی! حالا حالاها لبخند مضحکی که این کتاب روی صورتم نشوند رو یادم نمی ره.
پ. ن:نمی دونم چرا یک اتفاق مسخره من رو یاد تهران و شهرستان می اندازه:)سیاست گذاری هایی که توی تهران انجام می شه و می خواد توی شهرستان پیاده بشه:))))دوست شدن تهرانی ها با شهرستانی ها:))))) دلسوزی کردن مشاورها و مبلغ ها و مسئولین ساکن تهران برای بچه های خوابگاه:))))))
:))))))))))) با همین لبخند مضحک ادامه می دیم. 
        
(0/1000)

نظرات

واقعاً دوستی بین بچه‌های خوابگاهی و غیرخوابگاهی هم مصداق اینه؟
1
با یک تقریب بالایی آره.  
گلابتون

1402/12/23

کتاب شب های روشن رو هم از نشر ماهی خوندین؟
3
آره 
گلابتون

1402/12/24

پس متنش برای من خیلی روان نبود نمیتونستم باهاش ارتباط بگیرم
@mo_salmani 
کتاب پریشونیه کلا
@mooheman 
از دیدن عکس کپ کردم یهو:»
2
این قیافه من بود حین خوندن کتاب😁 
انشالله که خیره😂😂
@mo_salmani