یادداشت Mahsa Dmi
دیروز
این کتاب رو در میانهی یک مریضی خواندم. نوشتهی پشت کتاب من رو که به شدت موجود دراماتیکی هستم ترغیب کرد که شروعش کنم. داستانی از ملال و بیحوصلگی در خلال جریان تند زندگی که بیتفاوت به ما و افسردگیهامون داره از کنارمون عبور میکنه. قسمتی از نوشتهی پشت جلد:«قبلا هیچگاه نمیتوانستم مثل حالا با گذشت آهستهی زمان کنار بیایم.پیش از این وقتی انتظار قطار را میکشیدم یا سر جلسهی امتحان بودم، یک ربع ساعت برایم در حکم ابدیت بود، ولی حالا میتوانم با بیاعتنایی کامل به این فکر کنم که فردا هم شبی به همین درازی و بیفروغی خواهم داشت و پس فردا هم… خلاصه که اگر انقدر بیحوصله هستید و به اصطلاح امروزی ها مود پایینی دارید که حتی به ادبیات روسیه هم بتازید این کتاب رو بخونید!
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.