یادداشت طاهره راهی

                به نام خدای خوبم 

کیانپارس برای ما ساکنان جنوب، یعنی یکی از محله‌های بالای شهر اهواز. شاید از این رو هنگامی که عنوانش را دیدم، شوقی پنهان مرا به خواندنش ترغیب کرد. خاطرات همسران و همراهان فرماندهان سپاه استان کرمان در سال‌های جنگ دهه شصت که در عین نزدیک بودن به همسرانشان، از تنهایی و بمباران‌های اهواز می‌گویند. کتابی خواندنی که مخاطب را با خود می‌کشاند. نه آنچنان از جنگ و خونریری پر است که نتوانی نخوانی نه آنچنان خالی از آن که گمان کنی تنها یک خاطرات معمولی است! این کتاب و خاطرات همسران فرماندهان نیز. هرکدام پتانسیل این را دارند که تبدیل به سریالی چند قسمتی شود حتی شده به صورت مستند.
دوستش داشتم، زیاد ❤️
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.