یادداشت محمدمهدی فلاح

دولت و جامعه ی مدنی
        کتاب «دولت و جامعه مدنی» به روشنی تلاش نظری متفکری در بستری مسائل اجتماعی خود و فراروی از آن با فاصله گذاری با آنان است؛ فاصله گذاری ای که قطعا به واسطه شرایط فیزیکی زندان فراهم گردیده است. کتاب در عین حالی که از مسائل اجتماعی خود روایت می کنند و در گوشه و کنار به نوشته های مجلات و نشریات می پردازد، به فراسوی آنان می رود و از اصلی ترین وجوه دولت های مدرن و نقش جامعه مدنی در فرازها و فرودهای آن پرده بر می دارد. 
تمایزی که گرامشی بین شرق و غرب جهان قائل می شود و تفاوت هایی که در استراتژی لازم جهت پیشبرد تحقق جامعه سوسیالیستی پیگیی می کند زمینه ای می شود برای شکستن بسیاری از فرایندهایی که مارکسیسم به طور خاص فرض می گرفت باید به صورت قطعی برای تغییر جوامع پیش آید و دگرگونی در کل ساختار نظریه اجتماعی مدرن تا بتواند بر وجه قیاس ناپذیری فرهنگ ها صحه گذارد؛ اینچنین است که نقش گرامشی انقلابی و رادیکال خصوصاً در مطالعات فرهنگی فانتزی و بورژوایی حائز اهمیت می شود.
آن چیزی که در نهایت می توان از آن سخن گفت تاثیر بی بدیل مفتکران مارکسیستی در بسط و تعین جامعه شناسی به طور کلی گرفت: افرادی که آموخته بودند بیاندیشند و در همان حال عمل نمایند و وزن تفکرات نظری خویش را با حداقل فاصله در عمل بیازمایند. براین اساس تاریخ مارکسیسم برای از سوی عملی برای اکتیویستی کتمان ناپذیر است از سوی نظری برای هر جامعه شناسی لازم.
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.