یادداشت آروشا دهقان
1402/1/8
استادی داشتیم که میگفت وقتی مفاهیم علمی خیلی ساده و همه فهم بیان بشن، دیگه چیزی از اون مفهوم علمی در واژگان نیست و فقط یک پوسته ازشون به جا مونده. البته مثال اون استاد من کتابهای هاوکینگ و کیهان شناسی بود اما جملهش دربارهی این کتاب و فلسفهی رواقیون هم درسته. این که بدونیم از زندگی چی میخوایم خیلی خوبه. این که بتونیم به زبان ساده فلسفه بخونیم هم بد نیست اما «فلسفهای برای زندگی» انقدر فلسفه رو دم دستی و قرن بیستویکمی کرده که دیگه هیچ شباهتی به فلسفهی رواقیون نداره. شبیه یک مشت حرف روزمره شده. ویژگی مثبت کتاب اینه که میتونه هر تازه کاری رو به فلسفه علاقهمند کنه اما سهتا مشکل عمده هم داره. اول این که اندیشههای رواقی قرون گذشته رو به زمان حال مربوط میکنه و براشون دنبال مصداق میگرده. در نتیجه مغلطه در کتاب به وجود میاد و ایدههایی که در زمان خودشون (و حتی الان) بسیار بزرگ هستند در حد مشکلات روزمرهی جزیی پایین میان. مشکل بعدی هم اینه که برای نمونه آوردن از استدلالهای مخالف، دقیقا ضعیفترینهاشون رو مطرح میکنه و باز هم پاسخ قانع کنندهای نمیده. 😐آخرین مساله هم اینه که تلاش میکنه و زور میزنه اصول رواقی رو به تکامل ربط بده؛ که چه ربط بیربطیه واقعا! شبیه دستوپا زدن نویسندهایه که میخواد همهی خوانندگان دیندار و بیدین رو کاملا راضی نگه داره. خوانندگان اینجور کتابها اغلب دو دسته هستند، اونهایی که خیلی دوستش دارن و باهاش آرامش گرفتند و اونهایی که اصلا دوستش ندارن. من در دستهی دومم برای همین نمیتونم توصیهش کنم اما اگر دوست دارید سمتش برید، حتما فایل نمونه یا بریده کتابهاش رو از یک جایی گیر بیارید و بخونید تا مطموئن بشید که مناسبتونه.
18
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.