یادداشت مریم زارعی
1403/5/29
«ایدهای که حیف شد» این کتاب قرار بوده خاطرات یک شهید رو در موازات یک داستان دیگه روایت کنه و از قصهگویی برای روایت غیرمستقیم استفاده کنه اما اون قصه موازی به شدت ضعف داره، باورناپذیره، کلی جای ابهام باقی میمونه، کشش نداره طوری که من واقعا به زحمت پیش میبردم مطالعه رو و دائما منتظر بودم از یک جایی بهتر بشه ولی این اتفاق نیفتاد. بدترین جای ماجرا اینه که نویسنده حوصلهی داستانپردازی نداره، دائما روی منبره و حرفهای گلدرشت میزنه و مخاطب رو نصیحت میکنه. حرفها اشتباه یا بد نیستند ولی این میزان صراحت برای اثر داستانی ضعف بزرگیه. به نظرم خاطرات این شهید در این قالب مظلوم واقع شده و ای کاش وقتی قصهگویی درستی شکل نگرفته، مستقل در قالب خاطرات شهدا چاپ میشد و نه به اسم داستان!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.