یادداشت محمدحسین معصومی

همه آنچه مادرم به من آموخت
        تو اطرافیانتون چقدر هرزه دیدید؟
منظورم به صورت مطلق، هرزه از نگاه مادی و جسمی نیست. فکری و روحی هم هست...
حالا تصور کنید یک زن وارد یک دنیا بشه و از قضا ازدواج بکنه و از قضا مادر بشه
در صورتی که نه انسان هست، نه زنانگی پاک در وجود این موجود است و نه مادر شدن حتی ذاتش رو یک ذره هم تکون نمیده.
داستان از زبان آدلاین دختر نجیب و سر به زیر این مادرِ بی خرد هست که در کشاکش زندگی راهی جز صبر و پیدا کردن روزنه های نور نداره.

کل داستان رو در یک جمله میتونم خلاصه کنم:اجازه دادم تا حرف بزند، زیرا حرف زدن آسان بود... 
      
22

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.