یادداشت سید علی مرعشی

                «معدن»،«کارگر»،«سرکوب»،«کشتار»،«درهم تنیدگی گیاهان تیره»،«زندان»،«شکنجه» و...
این واژه ها را به جلال آل احمد بدهی کافیست تا داستانی درام از روزگار سخت جامعه متوسط و رو به پایین آن سالیان دور را در ذهن مخاطب زنده کند.
ماجرای حمله‌ی‌ ژاندارمری و نیروهای مسلح به معدنی در شمال و سرکوب قیام کارگران آن خطه در چند فصل و از نگاه چند شخصیت دنبال می شود و در هر فصل از زاویه ای بدیع به سختی گذران ایام   پرداخته می شود.
هرچند قلم جلال در این اثر فراز و فرود هایی دارد که کمتر از او سراغ داشتم لکن این نحوه ی نگارش هم سبک مخصوصی دارد که‌ قابل تامل است.
یک جایی یاد فیلمفارسی ها می افتی و در جایی دیگر داستان«گیله مرد» برای ات تداعی می شود.
البته ملموس نبودن زیاد ماجراهای این مجموعه مایه شکر است چرا که ماهی تا وقتی از دریا بیرون نیافتاده باشد قدرش را نمی داند.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.