یادداشت علی رهنما

                ... و اگر دو تن چنين خويشاوند، چنين دوست با هم بميرند مرگ هراسناك نيست، هراس مرگ از آنست که گريبان آدمي را تنها مي گيرد و جدا مي کند، با هم به سراغ مرگ رفتن وحشتناك نيست، با هم مردن سخت نيست، که اگر بگويم لذت بخش هم هست باور نمي کنند، با هم رنج بردن تلخ نيست که اگر بگويم شيرين است باور نمي کنند، با هم زيستن و در زير اين آسمان دم زدن غربت نيست، همه بديها، سختي ها، تلخي ها و بي طاقتيها و وحشت ها همه از تنهايي است. از مجهول ماندن است، جدا مردن است. نمي دانيد سلول تنگ و تاريك زندان اگر زنداني تنها نباشد فراخ است، بيكرانه است، مهد آزادي است و خانه است و زندگي است اما مي دانيد که بر روي اين خاك، اگر تنها بمانيم چقدر تنگناي کور است و افق ها چه ديواره هاي سخت و بلند و نزديك است و آسمان چه سقف کوتاه و سنگين !

(هبوط، دکتر علی شریعتی)
        
(0/1000)

نظرات

خوب است