یادداشت محمدصدرا

پسااسلامیسم: بازنگری رابطه سیاست و مذهب در ایران
        روش مورد استفاده شده در کتاب همراه با ساده‌سازی بیش‌از حد مفاهیم و یکسان‌انگاری مفاهیم متفاوت است. اگر بی‌تعارف بگویم، مزخرف است. وقتی فصل اول تمام شد از شدت دلپیچه فکری نویسنده در بیان مقدمات بحث، کتاب را کنار گذاشتم و پس از مدتی دوباره به آن برگشتم.
 اما این مشکل نباید توجه ما را از بصیرت‌هایی که کتاب می‌تواند برایمان ایجاد می‌کند بگیرد، به نظرم حتما کتابی شایسته توجه است بخصوص در فضایی که خلاقیت و جرئت ایجاد طرحی برای تحلیل اوضاع در اصحاب علوم انسانی ما رنگ باخته و صرفا می‌کوشیم با اتکا به نقد، از گفته‌های دیگران راه نجاتی برای خود بیابیم.
      
26

12

(0/1000)

نظرات

من اینو وقتی تازه منتشر شده بود خریدم. انتقادات حولش رو هم یادمه ولی هنوز که هنوزه نرسیدم بخونمش. انتقادی که خودم بهش داشتم - چون پیگیر مباحث دخانچی بودم - این بود که همه چیز رو می‌خواست در چارچوب غیر بومی تفسیر کنه؛ در حالی که خودش اصرار داشت چارچوب غیر بومی مناسب ما نیست... نمونه اش همون «میزانسن در و...» که مطرح کرده بود...
2

0

می‌دونم نباید کل یک رشته رو بخاطر یک خروجی تخطئه کرد اما به نظرم رشته مطالعات فرهنگی هم در فضای ایجاد شده نقش مهمی داره که باید مورد توجه قرار بگیرد. 

0

👌👌👌  
 @MSadra 

0

جایی اشاره کردید رشته مطالعات فرهنگی بی تاثیر نبوده در ایجاد انتقاداتی که به کتاب داشتید.
میشه بیشتر توضیخ بدید؟ ممنونم❤️
1

0

هر رشته علاوه بر موضوعاتی که مورد بررسی قرار می‌دهد معمولا در حوزه روش هم خنثی نیست و برخی روش‌ها در برخی رشته‌ها کاربرد بیشتری دارند. به نظر من روش مطالعات فرهنگی می‌تواند یکی از عوامل موثر بر نحوه نگارش فصل اول کتاب، به شرحی که رفت، باشد. 

1

« دل‌پیچه فکری » ، جالب بود👌🏽

1