یادداشت
1400/11/4
خیلی هم بد نبود. یعنی شاید از نظر جذابیت و کشش داستانی (بعضی از داستان هایش) خوب هم بودند. ولی فضایی داستان ها را دوست نداشتم. تمام داستان یک اشتراک داشتند. همه شان فوق العاده تلخ بودند. ( در بعضی جا یاد آور داستان کوتاه های آقای مستور:|) شاید کسانی باشند که از این فضا خوششان بیاید ولی من دیگر بدم می آید از این همه تکرار پدر و مادر های پیر و فراموش شده، ترس از مرگ، فقر و زشتی . کثیفی، خانواده های از هم پاشیده، زن هایی که فقط به فکر ظاهرشان اند و مردانی به توجه به خانواده و غرق در کار و روزمزگی. پی نوشت: داستان "خوابی که پری صورتی دزدید" را نفهمیدم. اگر کسی خوانده و پایان داستان را متوجه شده، ممنون می شوم من را هم مطلع کند:) پی نوشتِ پی نوشت: در داستان آخر شیرازه ی کتاب باز شد:|
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.