یادداشت زینب سادات رضازاده

یک داستان دنباله دار
        در کلاس تفکر ( قرآن  و هدیه ها) منتظر بودم که این کتاب را روی میز دیدم. از دیدن کتاب جدید ذوق کردم و بعد خواندم. مبحث امام زمان شاید برای بچه‌ها کمی سخت باشد ، امامی که دیده نمیشود اما هست و خواهد بود. پدربزرگ بچه‌ها را بیرون می‌برد و با آنها بازی میکند و حالا مباحث را به زبانی ساده بیان میکند. 
با خواندن کتاب یاد پدربزرگ خودم افتادم، او هم ما را به دل طبیعت میبرد و بعد برای ما از خیلی چیزها حرف میزد. من هنوز هم صحبت های او را در آن پیاده روی ها و در ماشین یادم است... شاید تاثیر گفتار وقتی در کنار بچه‌ها فعالیتی دل‌انگیز میکنیم، صد چندان شود. 
      
65

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.