یادداشت محمدصدرا وثوق
در باب فایده مطالعه: کتابی روایتی روان و کمحجم درباره پول است که علیرغم این دو ویژگی همچنان دارای بصیرتهای مهمی است که شاید تذکر آن برای کسانی جدیتر به اقتصاد میپردازند هم خالی از لطف نباشد. در باب سیر روایت: سه فصل اول بستری بسیار عالی برای فکر کردن درباره پول ایجاد کرده است. اما در ادامه نویسنده با سرعت به سمت نتیجهگیری مطلوب خود حرکت میکند و به قوت و ضعف مسیری که میپیماید توجهی ندارد. در باب کتاب مقدس: کتاب مقدس چاشنی سخنان نویسنده است، نه اصل آن. در واقع نویسنده روایت خود را با استفاده از بستر روایت کتاب مقدس بیان کرده است. البته همین چاشنی هم از فصل پنج به بعد در میان دلبستگی نویسنده به یک مکتب اقتصادی خاص گم میشود. در باب اسطوره بازار: اعتقاد نویسنده به اسطوره بازار آزاد و عقلانیت انسان بسیار شدیدتر از اتکا و اعتمادی است که مردم عامی، چه بسا از سر سادگی، به دولت میکنند. پرسش از رابطه "آزادی در پیگیری نفع" و "تشخیص نفع" میتواند تناقضی را در نویسنده آشکار کند، او میخواهد اشخاصی را آزاد کند که یکبار با به دولت تن دادهاند. او با سرزنش مردم نشان میدهد که آنها را تشخیصدهنده نفع شخصی نمیداند، اما گمان میکند اگر بازار آزادی بنا کند این افراد عاقل و آیندهنگر شده و به دنبال نفع خود میروند. متاسفانه جدیتر شدن امکان اوتوپیا تکنولوژیک باعث فرورفتن بیشتر این افراد در جهل خود هنگام بازخوانی تاریخ میشود. در باب سیاست پولی: پول حکمی امروز ابزار اعمال سیاست پولی است، کسانی که از "پول راستین" سخن میگویند میل ندارند در مورد این موضوع سخن بگویند که بدون امکان سیاست پولی رکودها میتوانستند چقدر شدت بگیرند. در باب اتریشیهای اسلامی: مترجم در پیشگفتار پس از کمی توضیح، آرزو کرده است که عالمان اقتصادی و دینی ما هم به بحث پول ورود کنند. البته که این آرزو به خودی خود بجا است اما؛ اگر منظور از ورود، بافتن گزارههای اتریشی به ادبیات دینی است باید مژده بدهم که این آرزو محقق شده و اسلامیسازی علوم انسانی به مرحلهای رسیده که کسانی در قم و اصفهان برای ادله فقهی حرمت دخالت دولت و وجوب پول-طلا، درس خارج برگزار میکنند. به نظرم مستقل درستی یا نادرستی این جواب، زمینی که در آن کشت میکنند بایر است. پینویس: امیدوارم این قالب مرورنویسی برای شما جذاب باشد، احساس میکنم برای من مناسبتر است چون میتوانم بدون نگرانی از پاره پاره شدن متن از وجوه مخلتف به آن ورود کنم.
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.