بریده‌ کتاب‌های س‌یّد م‌حمّدحسین م‌وسوی

بیشتر تغییرات فرهنگی حاصل ورود مفاهیم استعاری جدید و خروج مفاهیم قدیمی هستند. برای مثال، غربی‌سازی فرهنگ‌ها در سراسر جهان تا حدودی نتیجهٔ ورود استعارهٔ «زمان پول است» به داخل آن فرهنگ‌هاست.

به‌نظر هیوم، انسان‌ها، همین انسان‌های شوریدهٔ درگیر کشش و کوشش، از هر چیز دیگری مهمترند و این در حالی است که او کاملاً به نادانی‌ها و خشونت‌ها و خرافات و کارهای وحشتناک و حماقت‌هایی که در تاریخ بشر منعکس است، آگاهی دارد.

شما هم اگر می‌خواهید پیرو سقراط باشید، باید مستقل فکر کنید، و در صورت لزوم، حتی راهتان را از افکار و زمینه‌های اختصاصاً سقراطی جدا کنید.

در زندگی مدرن، مردم تشنهٔ خبر تازه و امر شگفتند، زیرا سبب‌دانی و رشد علم، شگفتی و حیرت انسان مدرن را در مواجهه با طبیعت به حداقل رسانده‌است. نبود امر حیرت‌زا یکی از نقصان‌های بزرگ جهان مدرن است. وفور هواداران انجام اعمال عجیب و کارهای شگفت، تولید فیلم‌های حیرت‌آور و تهورها و ماجراجویی‌هایی که در سینما و تلویزیون به نمایش در می‌آید، خود دلیل این مدعاست و همه حاکی از آن است که جست‌وجوی شگفتی، بخش اساسی جمال‌شناسی زندگی مدرن را تشکیل می‌دهد. تصویر سوررئال به این نیاز پاسخ می‌دهد.

هیچ طاعت نامد از ما همچنان بی‌علتی رایگان‌مان آفریدی رایگان‌مان درپذیر

پای برجای باش و سرگردان چون سکون و تحرک پرگار

هر لحظه هزار موج خیزد زین بحر کار آن دارد که بحر بنشیند راست عطار

اندر همه ده جوی نه ما را ما لاف‌زنان که کدخداییم

یکی از دلایلی که بسیاری از خوانندگان با شعر معاصر ارتباط برقرار نمی‌کنند این است که آن‌ها با استعاره‌های مرده و نمادهای متداول و شناختهٔ شعر فارسی انس گرفته‌اند و جسارت آفرینش عرصهٔ معناشناختی تازه برای درک نمادهای جدید و پویا را ندارند. نمادهای ابداعی نوین برای ایشان سخت گنگ و مبهمند زیرا هنوز در سنت ادبی متدوال نشده‌اند و تفسیرها و تأویل‌ها گرد کهنگی بر روی آن نمادها نپاشیده است.

همه بد گشته و عذر همه این: «گر بدم من، نه فلان نیز هم است؟»

کشتیی بر خشک می‌ران زانکه ساحل دور نیست گو مباشت پیرهن، دامن نگه‌دار از تری!