بریده کتابهای شش کلاغ mah☆oor 1402/10/29 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 232 هیچ چیز مجانی به دست نمیاد... 1 27 Andromeda 1403/8/2 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 60 همیشه چیزی برای از دست دادن وجود داره. 0 1 [یهسازاناینصفنیمهٔدرحالورودبهکالجیوم] 1403/5/29 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 9 چی باعث می شه فکر کنی از پس این کار برمیایم؟ تیم های دیگه ای هم اون بیرون هستن، سربازها و جاسوس های آموزش دیده، کسایی که چندین سال تجربه دارن.» «این کار سربازها و جاسوس های آموزش دیده نیست. کار لات ها و دزدهاست... 0 4 Galile 1403/6/24 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 58 علاوه بر آن او یک شبح بود و تنها قانونی که برایش صدق میکرد، قانون جاذبه بود که آن را هم بعضی روزها زیر پا می گذاشت❤️🔥 0 2 فرشته سقوط کرده؛ 1403/8/6 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 200 « من عاشق خندهات بودم،نینا.همینطور قلب سلحشورت.شاید عاشق خودت هم بودم. » 0 2 Andromeda 1403/8/4 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 499 اینژ از کز خواسته بود به شخص دیگری تبدیل شود،آدم بهتری شود،دزد مهربان تری شود.ولی چنین پسری جایی در اینجا نداشت.چنین پسری در یک کوچه تاریک از گشنگی مرده بود.چنین پسری نمی توانست اینژ را پس بگیرد. کز با خود فکر کرد، پولمو پس می گیرم .عشقمو پس می گیرم.اینژ هرگز نمی توانست در معنای واقعی کلمه مال او شود،ولی راهی پیدا می کرد تا آزادی اش که مدت ها پیش قولش را به او داده بود .برایش فراهم کند. خلاف دست آمده بود بخش ناخوشایند کار را به انجام برساند. 0 1 verena 1403/3/20 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 46 <<یه روز تاوان این کاراتو پس میدی ,برکر >> <<اگه عدالتی تو این دنیا وجود داشته باشه , پس میدم .ولی هممون میدونیم احتمالش چقدر ضعیفه.>> 0 6 verena 1403/3/20 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 390 <<از کجا میدونستی شلیک نمیکنم؟>> <<چون بوی گند شرافت میدی ,ماتیاس>> 0 16 verena 1403/3/20 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 54 <<طمع تنها چیزیه که تو میپرستی ,کز>> <<نه اینژ طمع جلوی من سر تعظیم فرود میاره هم خادممه,هم اهرم قدرتم>> <<پس به چه خدایی خدمت میکنی؟>> <<هر خدایی که خوش اقبالی نصیبم کنه.>> 0 6 دختر پیپ و راوی 1403/6/6 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 53 وقتی همه به چشم هیولا نگات میکنن، دیگه لازم نیست وقتت رو واسه کارهای شرورانه هدر بدی. 0 13 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/5/26 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 53 0 1 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/5/26 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 41 0 1 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/5/26 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 5 0 4 غزلِ فرار کرده از دفترِ حافظ✨. 1402/8/11 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 312 تا وقتی ندونی کجا رو باید نشونه بگیری.مهم نیست که تنفگت چقدر بزرگه! 0 28 _ 1403/7/2 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 46 «یه روز تاوان این کاراتو پس میدی، برکر.» کز گفت: «اگه عدالتی تو این دنیا وجود داشته باشه، پس میدم. ولی همهمون میدونیم احتمالش چقدر ضعیفه.» 0 38 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/5/26 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 80 0 3 هستی 1402/8/11 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 41 راز مثل سکه نیست که ارزشش توی خرج کردنش باشه 0 8 باران بهاران؛ 1403/7/7 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 175 <<باهام حرف بزن شبح ترکم نکن!>> 0 3 دختر پیپ و راوی 1403/6/6 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 41 راز مثل سکه نیست که ارزشش توی خرج کردنش باشه. 0 13 دختر پیپ و راوی 1403/6/6 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 54 《طمع تنها چیزیه که تو میپرستی کَز.》 《نه اینژ. طمع جلوی من سر تعظیم فرود میاره. هم خادممه، هم اهرم قدرتم.》 0 12
بریده کتابهای شش کلاغ mah☆oor 1402/10/29 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 232 هیچ چیز مجانی به دست نمیاد... 1 27 Andromeda 1403/8/2 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 60 همیشه چیزی برای از دست دادن وجود داره. 0 1 [یهسازاناینصفنیمهٔدرحالورودبهکالجیوم] 1403/5/29 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 9 چی باعث می شه فکر کنی از پس این کار برمیایم؟ تیم های دیگه ای هم اون بیرون هستن، سربازها و جاسوس های آموزش دیده، کسایی که چندین سال تجربه دارن.» «این کار سربازها و جاسوس های آموزش دیده نیست. کار لات ها و دزدهاست... 0 4 Galile 1403/6/24 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 58 علاوه بر آن او یک شبح بود و تنها قانونی که برایش صدق میکرد، قانون جاذبه بود که آن را هم بعضی روزها زیر پا می گذاشت❤️🔥 0 2 فرشته سقوط کرده؛ 1403/8/6 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 200 « من عاشق خندهات بودم،نینا.همینطور قلب سلحشورت.شاید عاشق خودت هم بودم. » 0 2 Andromeda 1403/8/4 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 499 اینژ از کز خواسته بود به شخص دیگری تبدیل شود،آدم بهتری شود،دزد مهربان تری شود.ولی چنین پسری جایی در اینجا نداشت.چنین پسری در یک کوچه تاریک از گشنگی مرده بود.چنین پسری نمی توانست اینژ را پس بگیرد. کز با خود فکر کرد، پولمو پس می گیرم .عشقمو پس می گیرم.اینژ هرگز نمی توانست در معنای واقعی کلمه مال او شود،ولی راهی پیدا می کرد تا آزادی اش که مدت ها پیش قولش را به او داده بود .برایش فراهم کند. خلاف دست آمده بود بخش ناخوشایند کار را به انجام برساند. 0 1 verena 1403/3/20 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 46 <<یه روز تاوان این کاراتو پس میدی ,برکر >> <<اگه عدالتی تو این دنیا وجود داشته باشه , پس میدم .ولی هممون میدونیم احتمالش چقدر ضعیفه.>> 0 6 verena 1403/3/20 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 390 <<از کجا میدونستی شلیک نمیکنم؟>> <<چون بوی گند شرافت میدی ,ماتیاس>> 0 16 verena 1403/3/20 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 54 <<طمع تنها چیزیه که تو میپرستی ,کز>> <<نه اینژ طمع جلوی من سر تعظیم فرود میاره هم خادممه,هم اهرم قدرتم>> <<پس به چه خدایی خدمت میکنی؟>> <<هر خدایی که خوش اقبالی نصیبم کنه.>> 0 6 دختر پیپ و راوی 1403/6/6 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 53 وقتی همه به چشم هیولا نگات میکنن، دیگه لازم نیست وقتت رو واسه کارهای شرورانه هدر بدی. 0 13 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/5/26 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 53 0 1 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/5/26 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 41 0 1 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/5/26 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 5 0 4 غزلِ فرار کرده از دفترِ حافظ✨. 1402/8/11 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 312 تا وقتی ندونی کجا رو باید نشونه بگیری.مهم نیست که تنفگت چقدر بزرگه! 0 28 _ 1403/7/2 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 46 «یه روز تاوان این کاراتو پس میدی، برکر.» کز گفت: «اگه عدالتی تو این دنیا وجود داشته باشه، پس میدم. ولی همهمون میدونیم احتمالش چقدر ضعیفه.» 0 38 𝘀𝗻𝗼𝘄𝗚𝗜𝗥𝗟 1403/5/26 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 80 0 3 هستی 1402/8/11 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 41 راز مثل سکه نیست که ارزشش توی خرج کردنش باشه 0 8 باران بهاران؛ 1403/7/7 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 175 <<باهام حرف بزن شبح ترکم نکن!>> 0 3 دختر پیپ و راوی 1403/6/6 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 41 راز مثل سکه نیست که ارزشش توی خرج کردنش باشه. 0 13 دختر پیپ و راوی 1403/6/6 شش کلاغ جلد 1 لی باردوگو 4.5 16 صفحۀ 54 《طمع تنها چیزیه که تو میپرستی کَز.》 《نه اینژ. طمع جلوی من سر تعظیم فرود میاره. هم خادممه، هم اهرم قدرتم.》 0 12