بریده کتابهای علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) •/غین عین/• 1403/4/8 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 78 بهترین دستورالعمل و ریاضت خوش اخلاقی با خانواده است! 0 9 فاضل تقوی 1403/10/9 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 16 علاّمه میگوید: « همهی سرمایه و دارائی من این است که مانند ترک های پشت کوه، صاف و بی غلّ و غشّ به حضرت ابالفضلالعباس علیهالسلام ارادت و ایمان دارم. » 0 2 معصومه طباطبائی 1403/10/14 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 44 "بشر باید عاطفه داشته باشد. آدم بی عاطفه یعنی آدمی که با قرآن دوست نیست." 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 16 همه سرمایه و دارایی من این است که مانند ترک های پشت کوه،صاف و بی غل و غش به حضرت ابوالفضل عباس علیهالسلام ارادت و ایمان دارم. 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/22 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 44 0 11 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 25 روزی نجمه سادات به پدر گفت:«حاج آقا قبای بلند خیلی قشنگ است، چرا قبای بلند نمی گیرید؟» آقا خندید و فرمود «بله،قشنگ است اما تکبر می آورد» 0 2 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 42 یک عصبانیت بیست سال انسان را عقب می اندازد. 0 2 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 60 برای ملاقات به منزل علامه رفته بود. همین که وارد اتاق شدند آقا سریع برخاست و فرمود: بفرمایید اینجا روی این تشک بنشینید. از نشستن خودداری کرد. مدتی هر دو ایستاده بودند تا آقا لبخندزنان فرمود: بنشینید تا من جملهای عرض کنم. امر استاد را اجابت کرد؛ آقا هم روی زمین نشستند و فرمودند: جملهای که میخواستم عرض کنم این است که: آنجا نرمتر است. 0 1 •/غین عین/• 1403/4/8 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 68 اگر آدم حق مردم را نتواند ادا کند حق خدا را هم نمی تواند ادا کند 0 8 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 30 من از شاه هیچ ترسی ندارم و حاضر به قبول این مدرک هم نیستم. به ایشان برسانید. 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 85 فرش هر مجلس نشوید. هر که هر صحبتی کرد، گوشهاش را نگیرید ادامه بدهید. با رفیقی که مثل خودتان است، رفیق بشوید. 0 1 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 9 پسرم! اگر طالب دنیایی، نماز شب! اگر طالب آخرتی نماز شب !دنیا و آخرت می خواهی نماز شب بخوان!. 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 21 آقایان! ابدیت در پیش داریم !ما هستیم که هستیم! برای آن کار کرده اید؟. 0 2 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 33 پدر گفته بود :سعی شود خانه همیشه تمیز باشد تا مورچه و حشرات دیگر در خانه نیایند. مادر هم با لبخند علتش را پرسیده بود که: چرا آقاجان ؟! حال اگر آمد هم سم پاشی می کنیم و می میرند و دیگر پیدایشان نمی شود. پدر هم آرام گفته بود که : نه خانم جان! نکنی ها. این ها جان دارند... ما حق جان گرفتن از اینها را نداریم. کمی حواسمان به پاکیزگی منزل باشد، اثری از آنها نیست. 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 81 اگر بدانید سکوت، چه آثاری دارد! آنچه که خودم مشاهده کردم را میگویم. چهل شبانه روز سکوت کنید. سکوتی که همراه با فکر و ذکر حق باشد. فقط به قدر ضرورت سخن بگویید؛ برایتان نورانیت و صفا حاصل میشود. 0 1 حمیدرضا فیاضی 1403/9/22 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 50 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 68 اگر آدم حق مردم را نتواند ادا کند حق خدا را هم نمی تواند ادا کند 0 1 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 26 یکی از شاگردان می گفت : آنچه از حضرت علامه می دیدیم، همهاش سکوت و تفکر و دوام ذکر بود؛ اگر کسی در محضر ایشان سوالی نمی کرد،مجلس همینطور به سکوت می گذشت! 0 2 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 37 فرد درجه داری، یک قرآن به علامه سپرد و به ایشان گفت: آقای طباطبایی، برایم بالای همه صفحات آن خوب و بد آن را بنویسید تا بتوانم با آن استخاره کنم . آقا بی هیچ سخنی قبول کرد. کمی بعد آقای قدوسی اعتراض کرد که: آقاجان حیف وقت شما نیست که صرف این کار بشود؟ قرآن را پس بدهید برود. علامه لبخندی زد و فرمود: او دلش به این کار خوش است، نخواستم خواستهاش را رد کنم. 0 1 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 72 داروی همه دردها خداست 0 1
بریده کتابهای علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) •/غین عین/• 1403/4/8 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 78 بهترین دستورالعمل و ریاضت خوش اخلاقی با خانواده است! 0 9 فاضل تقوی 1403/10/9 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 16 علاّمه میگوید: « همهی سرمایه و دارائی من این است که مانند ترک های پشت کوه، صاف و بی غلّ و غشّ به حضرت ابالفضلالعباس علیهالسلام ارادت و ایمان دارم. » 0 2 معصومه طباطبائی 1403/10/14 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 44 "بشر باید عاطفه داشته باشد. آدم بی عاطفه یعنی آدمی که با قرآن دوست نیست." 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 16 همه سرمایه و دارایی من این است که مانند ترک های پشت کوه،صاف و بی غل و غش به حضرت ابوالفضل عباس علیهالسلام ارادت و ایمان دارم. 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/22 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 44 0 11 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 25 روزی نجمه سادات به پدر گفت:«حاج آقا قبای بلند خیلی قشنگ است، چرا قبای بلند نمی گیرید؟» آقا خندید و فرمود «بله،قشنگ است اما تکبر می آورد» 0 2 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 42 یک عصبانیت بیست سال انسان را عقب می اندازد. 0 2 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 60 برای ملاقات به منزل علامه رفته بود. همین که وارد اتاق شدند آقا سریع برخاست و فرمود: بفرمایید اینجا روی این تشک بنشینید. از نشستن خودداری کرد. مدتی هر دو ایستاده بودند تا آقا لبخندزنان فرمود: بنشینید تا من جملهای عرض کنم. امر استاد را اجابت کرد؛ آقا هم روی زمین نشستند و فرمودند: جملهای که میخواستم عرض کنم این است که: آنجا نرمتر است. 0 1 •/غین عین/• 1403/4/8 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 68 اگر آدم حق مردم را نتواند ادا کند حق خدا را هم نمی تواند ادا کند 0 8 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 30 من از شاه هیچ ترسی ندارم و حاضر به قبول این مدرک هم نیستم. به ایشان برسانید. 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 85 فرش هر مجلس نشوید. هر که هر صحبتی کرد، گوشهاش را نگیرید ادامه بدهید. با رفیقی که مثل خودتان است، رفیق بشوید. 0 1 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 9 پسرم! اگر طالب دنیایی، نماز شب! اگر طالب آخرتی نماز شب !دنیا و آخرت می خواهی نماز شب بخوان!. 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 21 آقایان! ابدیت در پیش داریم !ما هستیم که هستیم! برای آن کار کرده اید؟. 0 2 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 33 پدر گفته بود :سعی شود خانه همیشه تمیز باشد تا مورچه و حشرات دیگر در خانه نیایند. مادر هم با لبخند علتش را پرسیده بود که: چرا آقاجان ؟! حال اگر آمد هم سم پاشی می کنیم و می میرند و دیگر پیدایشان نمی شود. پدر هم آرام گفته بود که : نه خانم جان! نکنی ها. این ها جان دارند... ما حق جان گرفتن از اینها را نداریم. کمی حواسمان به پاکیزگی منزل باشد، اثری از آنها نیست. 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 81 اگر بدانید سکوت، چه آثاری دارد! آنچه که خودم مشاهده کردم را میگویم. چهل شبانه روز سکوت کنید. سکوتی که همراه با فکر و ذکر حق باشد. فقط به قدر ضرورت سخن بگویید؛ برایتان نورانیت و صفا حاصل میشود. 0 1 حمیدرضا فیاضی 1403/9/22 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 50 0 0 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 68 اگر آدم حق مردم را نتواند ادا کند حق خدا را هم نمی تواند ادا کند 0 1 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 26 یکی از شاگردان می گفت : آنچه از حضرت علامه می دیدیم، همهاش سکوت و تفکر و دوام ذکر بود؛ اگر کسی در محضر ایشان سوالی نمی کرد،مجلس همینطور به سکوت می گذشت! 0 2 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 37 فرد درجه داری، یک قرآن به علامه سپرد و به ایشان گفت: آقای طباطبایی، برایم بالای همه صفحات آن خوب و بد آن را بنویسید تا بتوانم با آن استخاره کنم . آقا بی هیچ سخنی قبول کرد. کمی بعد آقای قدوسی اعتراض کرد که: آقاجان حیف وقت شما نیست که صرف این کار بشود؟ قرآن را پس بدهید برود. علامه لبخندی زد و فرمود: او دلش به این کار خوش است، نخواستم خواستهاش را رد کنم. 0 1 حمیدرضا فیاضی 1403/9/23 علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) معصومه صدیق 4.8 7 صفحۀ 72 داروی همه دردها خداست 0 1