بریدهای از کتاب علامه (صد روایت از زندگی مرحوم علامه طباطبایی) اثر معصومه صدیق
1403/9/23
صفحۀ 60
برای ملاقات به منزل علامه رفته بود. همین که وارد اتاق شدند آقا سریع برخاست و فرمود: بفرمایید اینجا روی این تشک بنشینید. از نشستن خودداری کرد. مدتی هر دو ایستاده بودند تا آقا لبخندزنان فرمود: بنشینید تا من جملهای عرض کنم. امر استاد را اجابت کرد؛ آقا هم روی زمین نشستند و فرمودند: جملهای که میخواستم عرض کنم این است که: آنجا نرمتر است.
برای ملاقات به منزل علامه رفته بود. همین که وارد اتاق شدند آقا سریع برخاست و فرمود: بفرمایید اینجا روی این تشک بنشینید. از نشستن خودداری کرد. مدتی هر دو ایستاده بودند تا آقا لبخندزنان فرمود: بنشینید تا من جملهای عرض کنم. امر استاد را اجابت کرد؛ آقا هم روی زمین نشستند و فرمودند: جملهای که میخواستم عرض کنم این است که: آنجا نرمتر است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.