بریده‌ کتاب‌های دل سوز

" با خودم فکر می‌کنم که درد چیز عجیب و غریبی‌ست. گاهی نشانه زنده ماندن است و رشد کردن، مثل وقتی که داریم قد می‌کشیم، گاهی هم مثل درد توسری خوردن از دیگران آدم را سر جایش می‌نشاند! اما هیچ کدام به اندازه دردهایی که آدم از خودی‌ها می‌خورد عجیب نیست. دردی استخوان سوز که تا مدت‌ها از یادمان نمی‌رود. و هر بار مرور کردنش، مثل عود کردن سرطانی در سینه است! دردی که اگر آدم را بکشد خوب است و خیالی نیست، اما بی‌انصاف نمی‌کشد! ذره ذره اثرش را می‌گذارد و کارش را می‌کند! درست مثل سرطان، آدم را از درون می‌خورد. "

" سال‌های جوانی غنیمت باارزشی است که زود از دست می‌رود و آدم هیچ راهی برای جلوگیری‌اش ندارد و هر چقدر هم دلش جوان بماند و زندگی کند باز حسرتش را خواهد خورد! "

" من به همه‌چیزِ تو حسودی می‌کنم بهار! به آینه‌ای که صبح به صبح خیره نگاهش می‌کنی، به عطری که هر روز مچ دستانت را می‌بوسد! به لباسی که تو را به آغوش می‌کشد، به همه چیز … به همه‌چیز که برای تو باشد حسودی‌ام می‌شود بهار! "🥹🤍✨

من به همه چیز تو حسودی می‌کنم بهار! به آیینه‌ای که صبح به صبح خیره نگاهش می‌کنی، به عطری که هر روز مچ دستانت را می‌بوسد! به لباسی که تو را به آغوش می‌کشد، به همه چیز.. ☁️🌿🥰

«خودم کنارت نیستم، دلم که بغلت مانده!»

" وقتی شب‌ها دست در دست آن‌که دوستش داری قدم بزنی و گل بگویی و گل بشنوی دیگر حتی یک راه رفتن ساده هم می‌تواند برایت بهشتی باشد! "

" تنهایی در متاهلی خیلی سخت‌تر از تنهایی در مجردی است، آدمی که کسی را ندارد و تنهاست خیلی خوشبخت‌تر از آن بیچاره‌ایست که کسی را کنارش دارد و تنها می‌ماند! "

مردها هم حتی با همه‌ی کوه بودنشان گاهی دوست دارند تکیه‌گاهی زنانه داشته باشند که دلشان را قرص کند و شانه‌هایشان را محکم‌تر .. 🧡🦋

" - بدتر از تصادف چه می‌تواند باشد؟! + تصادف که خوب است! بدتر از تصادف این است که مثلاً با آدم‌هایی آشنا شویم که چند روز بعد یا چند ماه بعد به ما ضربه بزنند! دلمان را بشکنند! اتفاق بد فقط تصادف نیست! شاید اینکه به یک مهمانی دعوت بشویم و اخلاق بدی از همنشینی به یادگار بگیریم هم می‌تواند تصادف باشد! تازه این ضررش گاهی بیشتر از تصادف است! "

چگونه به شاخه شکسته می توان فهماند که باد رفته است؟

سال‌های جوانی غنیمت با ارزشی است که زود از دست می‌رود و آدم هیچ راهی برای جلوگیری اش ندارد و هر چقدر هم دلش جوان بماند و زندگی کند باز حسرتش را خواهد خورد!

" بودنِ کسی که کنار آدم همیشه بماند، غنیمت است! حتی اگر هیچ حرفی نزند و فقط بشنود، تا آدم احساس تنهایی‌اش را حس نکند! یا برای ساعت و روزی هم که شده فراموش کند که چقدر می‌تواند در این دنیا تنها باشد! "

« همیشه نداشته‌های آدم از دارایی‌هایش بیشتر است و اگر بخواهد غصه‌هایش را برشمرد که دق میکند عزیز! »

" یک زن باید آن‌قدری حالش خوب باشد که بتواند با خیال راحت زنانگی کند! "

_دنیا را هم بخواهی باید زودتر بیدار بشوی تا فرصت داشته باشی بیشتر عشق کنی!

" آدمی ته جهنم هم با افتادن هر اتفاقی هرچند هولناک، خیالش راحت‌تر است از ماندن در برزخ بلاتکلیفی‌هایی که چونن مرداب ذره ذره وجودش را می‌گیرد و می‌بلعد! "

من دنیا را می خواهم چه کار؟ که پای تو بریزمش! ✨

" «- باور کن چیزی نمی‌شود، خیالت راحت! هر اتفاقی هم بیفتد من کنارتم عزیزم، خب؟!» این‌ها را قاعدتاً من باید به او بگویم اما آدم‌ها گاهی دوست دارند حرف‌هایشان را از دهان دیگران بشنوند تا آرام بشوند؛ آن هم دیگرانی که از قضا نزدیک‌ترین آدم زندگی‌ت هستند. مردها هم حتی با همه کوه بودنشان گاهی دوست دارند تکیه‌گاهی زنانه داشته باشند که دلشان را قرص کند و شانه‌هایشان را محکم‌تر. "

من به همه چیز تو حسودی میکنم بهار! به آینه ای که صبح به صبح خیره نگاهش می‌کنی، به عطری که هر روز مچ دستانت را می‌بوسد! به لباسی که تو را به آغوش می‌کشد، به همه چیز... به همه چیز که برای تو باشد حسودی ام می‌شود بهار!

حاج آقای جاودان می فرمودند در صدقه تعدادش مهم تر است یعنی مثلا روزی ده بار صدقه بدهی ولو مبلغ کم خیلی بهتر است تا یک بار صدقه بدهی ولی مبلغ بالا!