بریدۀ کتاب
6 روز پیش
3.5
5
صفحۀ 43
" «- باور کن چیزی نمیشود، خیالت راحت! هر اتفاقی هم بیفتد من کنارتم عزیزم، خب؟!» اینها را قاعدتاً من باید به او بگویم اما آدمها گاهی دوست دارند حرفهایشان را از دهان دیگران بشنوند تا آرام بشوند؛ آن هم دیگرانی که از قضا نزدیکترین آدم زندگیت هستند. مردها هم حتی با همه کوه بودنشان گاهی دوست دارند تکیهگاهی زنانه داشته باشند که دلشان را قرص کند و شانههایشان را محکمتر. "
" «- باور کن چیزی نمیشود، خیالت راحت! هر اتفاقی هم بیفتد من کنارتم عزیزم، خب؟!» اینها را قاعدتاً من باید به او بگویم اما آدمها گاهی دوست دارند حرفهایشان را از دهان دیگران بشنوند تا آرام بشوند؛ آن هم دیگرانی که از قضا نزدیکترین آدم زندگیت هستند. مردها هم حتی با همه کوه بودنشان گاهی دوست دارند تکیهگاهی زنانه داشته باشند که دلشان را قرص کند و شانههایشان را محکمتر. "
0
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.