بریده‌ کتاب‌های خداوند الموت

- سربازی که نداند برای چه می‌جنگد نمی‌تواند دل به جنگ دهد.

آنها فقط برای دفاع از سرزمین الموت و حفظ زن و فرزندان خود نمی‌جنگیدند، بلکه در راه یک آرمان بزرگ که برانداختن نفوذ و سلطه مادی و معنوی قوم عرب و احیای اقوام ایرانی بود، پیکار می‌کردند.

وقتی خواجه نظام‌الملک از سربازانی که از چم مراجعت کرده بودند شنید ملاحده با آنها خوش رفتاری کرده‌اند، سپرد که دیگر از این مقوله صحبت نکنند، بلکه بگویند که ملاحده مردمی جنایتکارند و سربازان و صاحب‌منصبان را به قتل رسانیدند.

- باطنی ها زبان فارسی را بسیار توسعه دادند و زبان عربی را عقب زدند و در ایرانیان حس مناعت ملی را که قرن ها خوابیده بود بیدار کردند.

امروز رقیب از مرگ من خرسند است و من هم خرسندم زیرا حس می کنم که هنگام مرگم نیز قلبی از من شادمان می باشد.

این قوم به هرجا پا نهاد اول کتابها و رسوم اجتماعی آن قوم را از بین برد٬ در سر راه قوم عرب اول کتابخانه مدائن نابود گردید و پس از آن تمام کتابهای کتابخانه بزرگ ری از بین رفت و سپس کتابخانه بزرگ ساوه را از بین بردند و بعد٬ کتابهای کتابخانه معتبر شهر نیشابور را آتش زدند. عنوانشان این بود که آنجا٬ مرکز تعلیمات شیطانی است و باید نابود گردد٬ برای اینکه پیوسته ایرانیان را تحت سلطه خود داشته باشند. ظلم اعراب در گذشته و حال بر ما با اینکه ستمگری میباشد٬ و از طرف اعراب طبیعی است چون هر قوم از روی فطرت میل دارد که بر اقوام دیگر غلبه کند و آنها را تحت رقیت خود نگاه دارد و از دسترنج آنها به رایگان استفاده نماید. لیکن میبینم که هم نژادان خود ما که ایرانی هستند میکوشند که سلطه مادی و معنوی قوم عرب را توسعه بدهند و تقویت کنند. آن ها مدرسه میسازند ولی نه برای تدریس زبان پارسی و تاریخ ایران٬ بلکه برای اینکه زبان عربی در آن تدریس شود و طلاب٬ تاریخ رجال و وقایع قوم عرب را فرا بگیرند و طلاب مدرسه را وادار مینمایند که با لهجه عربی حرف بزنند ولو هنگام تکلم با پارسی زبانان از مخرج زبان عربی ادا نمایند.

اقوام جهان وحشی بودند، غیر از اقوام ایرانی؛ ایرانیان شهرسازی و زراعت و پارچه‌بافی را به دیگران آموختند.

- توبه‌ای که به زور و تهدید صورت بگیرد دارای اعتبار نیست.