بریده‌ کتاب‌های بهتره با یکی حرف بزنی

اگر توقع یک ساعت تایید و سر تکان دادن همدلانه دارید، جای اشتباهی آمده‌اید. درمانگران البته پشتیبان خواهند بود، ولی پشتیبانی ما در راه رشد شماست، نه در تایید نظر بدی که به شریک زندگی‌تان دارید.( نقش ما درک دیدگاه شماست، ولی نه لزوما تصدیق آن.) در درمان ازتان انتظار میرود که هم پاشخگو باشید و هم آسیب پذیر. به جای اینکه آدم هارا مستقیم ببریم توس دل مشکل، بهشان سقلما میزنیم تا خودشان یک تنه برسند آنجا، چون قدرتمندترین حقایق آنهایی‌ اند که خودشان یک تنه و یواش یواش بهشان رسیده‌اند. تمایل بیمار به تحمل ناراحتی تلویحا در قرارداد درمانی ذکر شده، چون بردی موثر واقع شدن فرایند درمان بعضی ناراحتی ها اجتناب ناپذیرند.

طبیعتِ زندگی، تغییر کردن است و طبیعت آدم‌ها، مقاومت کردن در برابر تغییر است.

خوشبختی مساوی است با واقعیت منهای انتظارات.

سارتر یک جمله معروف دارد و آن هم این است: جهنم یعنی دیگران. دنیا پر است از آدم های بدقلق. شرط میبندم ههمین الان فی الفور میتوانید پنج تا آدم واقعا بدقلق توی زندگیتان نام ببرید که از بعضی‌شان سرسختانه دوری می‌کنید و از بقیه‌شان هم سرسختانه دوری میکردید اگر فامیلی‌تان باهاشان یکی نبود. ولی بعضی وقت‌ها آن آدم های بدقلق خود ماییم. حقیقت دارد، بعضی وقتها جهنم خود ماییم.

آنچه درون ما را به سیاهی شب می‌کند باشد که ستارگانی نیز بر جای بگذارد. "ویکتور هوگو"

این تصادفی نیست که کسانی که والدین عصبی داشته‌اند در نهایت شریک زندگی عصبی‌ای انتخاب می‌کنند. کسانی که والدین الکلی داشته‌اند معمولا جذب کسانی می‌شوند که الکل مصرف می‌کنند. کسانی که والدین منزوی یا ایرادگیر داشته‌اند، با کسانی ازدواج می‌کنند که منزوی یا ایرادگیر هستند. مردم به طرز عجیبی جذب کسانی می‌شوند که با پدر و مادرشان خصوصیات مشترکی دارند. در واقع چیزی که باعث جذابیت یک فرد برای ما می‌شود این است او به نوعی برایمان آشنا به نظر می‌رسد.

مجموعه پژوهش های محققی به نام دنیل گیلبرت در هاروارد نشان داد که در پاسخ به رویدادهای چالش برانگیز زندگی، از ویرانگرترین آنها گرفته (نقص عضو، مرگ عزیزان) تا دشوارترین‌شان (طلاق، بیماری)، آدم ها بهتر از آنی عمل می‌کنند که انتظار دارند. آنها معتقدند که دیگر هرگز دوباره نمی‌خندند، ولی می‌خندند. فکر میکنند دیگر هرگز عاشق نمی‌شوند، ولی می‌شوند. می‌روند مواد غذایی می‌خرند و فیلم می‌بینند، رابطه برقرار میکنند و در عروسی ها می رقصند_ روزمره دوباره برمی‌گردد.

"انسان امروزی فکر می‌کند که اگر کارها را با سرعت انجام ندهد، زمان را از دست می‌دهد؛ با وجود این نمی‌داند با زمان به دست آمده، چه کاری به جز وقت‌کشی انجام بدهد." - اریش فروم

اینترنت می‌تواند هم مرهم باشد و هم اعتیاد، چیزی که راه درد را سد می‌کند(مرهم) و همزمان درد می‌آفریند(اعتیاد). اثر این داروی سایبری که می‌پرد، حالتان بدتر می‌شود نه بهتر.

(معنای آرامش این نیست که جایی باشی که نه سروصدایی هست،نه مشکلی، نه سخت کار کردنی. معنایش این است که درست وسط همه ی این ها باشی و همچنان دلت آرام باشد.) ما میتوانیم به آدم ها کمک کنیم آرامش پیدا کنند، ولی شاید آرامشی متفاوت با آنچه موقع شروع درمان تصور کرده بودند که پیدا کنند.