بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 7

من جسد مردی بدبختم که شما او را در سیاهچال قلعه دیف زنده به گور کردید. خداوند به این جسد بیرون آمده از گور، نقابی از چهره کنت دو مونت-کریستو گذاشت، او را با الماس و طلا پوشاند تا فقط امروز شما بتوانید او را بشناسید. من ادموند دانتس هستم.

من جسد مردی بدبختم که شما او را در سیاهچال قلعه دیف زنده به گور کردید. خداوند به این جسد بیرون آمده از گور، نقابی از چهره کنت دو مونت-کریستو گذاشت، او را با الماس و طلا پوشاند تا فقط امروز شما بتوانید او را بشناسید. من ادموند دانتس هستم.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.