بریدۀ کتاب
1402/11/29
صفحۀ 121
بعد از یک ماهی که از این دوستی گذشت، من دیدم این آدم ارادتش به اهل بیت زیاد شده است. گفتم: " محمد! تو که این همه عشق اهل بیتِ رسول را داری، دیگه چرا لقمه را میپیچانی دور سرت؟ ". گفت:" حقیقت مدتهاست که این تصمیم را گرفتهام، اما رویم نمیشود که بگویم... " و آن روز محمد شد یک محبِ اهل بیت پیامبر.
بعد از یک ماهی که از این دوستی گذشت، من دیدم این آدم ارادتش به اهل بیت زیاد شده است. گفتم: " محمد! تو که این همه عشق اهل بیتِ رسول را داری، دیگه چرا لقمه را میپیچانی دور سرت؟ ". گفت:" حقیقت مدتهاست که این تصمیم را گرفتهام، اما رویم نمیشود که بگویم... " و آن روز محمد شد یک محبِ اهل بیت پیامبر.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.