بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 28

تکفیر یعنی کافر دانستن دیگری. اصولاً این اتهام متوجه ادیان است که هر یک از ادیان موجب میشوند که انسانها به دو دسته مؤمن و کافر تقسیم شوند؛ پیروان هر دین هم مسلکان خود را مؤمن و جز آنان را کافر می دانند و از این رهگذر جامعه بشری را با این معیار به خودی و غیر خودی تقسیم می کنند. این تقسیم صرفاً به حوزه دل و قلب بسنده نمی شود؛ آری به سرعت به روابط اجتماعی سرایت می کند. تا آنجا که برای مؤمنین فقط مؤمنین حق حیات دارند و غیر مؤمنین هیچ حقی ندارند؛ نه حق حیات نه حق مالکیت خصوصی و نه حق آزادی حریت و طهارت بی حقی که جای خود دارد در این حالت مؤمنین به کشتن برخی و اسیر کردن برخی و جزیه گرفتن از برخی دیگر مکلف می شوند. این مسئله هنگامی سخت تر میشود که تشخیص مؤمن بودن یا کافر بودن افراد هم به دست هر کس و ناکسی قرار می گیرد زیرا ایمان و کفر را چه کسی تعریف میکند؛ چه معیار متقنی وجود دارد؟ بالاتر آنکه هر مؤمنی به پیدا کردن مصادیق کافر مکلف میشود و در پی تفحص و جستجو می افتد و باز هم بالاتر از آن وقتی است که تعریف کفر و ایمان به دست قدرت سیاسی بیفتد و با منافع آن همسو بشود...

تکفیر یعنی کافر دانستن دیگری. اصولاً این اتهام متوجه ادیان است که هر یک از ادیان موجب میشوند که انسانها به دو دسته مؤمن و کافر تقسیم شوند؛ پیروان هر دین هم مسلکان خود را مؤمن و جز آنان را کافر می دانند و از این رهگذر جامعه بشری را با این معیار به خودی و غیر خودی تقسیم می کنند. این تقسیم صرفاً به حوزه دل و قلب بسنده نمی شود؛ آری به سرعت به روابط اجتماعی سرایت می کند. تا آنجا که برای مؤمنین فقط مؤمنین حق حیات دارند و غیر مؤمنین هیچ حقی ندارند؛ نه حق حیات نه حق مالکیت خصوصی و نه حق آزادی حریت و طهارت بی حقی که جای خود دارد در این حالت مؤمنین به کشتن برخی و اسیر کردن برخی و جزیه گرفتن از برخی دیگر مکلف می شوند. این مسئله هنگامی سخت تر میشود که تشخیص مؤمن بودن یا کافر بودن افراد هم به دست هر کس و ناکسی قرار می گیرد زیرا ایمان و کفر را چه کسی تعریف میکند؛ چه معیار متقنی وجود دارد؟ بالاتر آنکه هر مؤمنی به پیدا کردن مصادیق کافر مکلف میشود و در پی تفحص و جستجو می افتد و باز هم بالاتر از آن وقتی است که تعریف کفر و ایمان به دست قدرت سیاسی بیفتد و با منافع آن همسو بشود...

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.