بریدۀ کتاب

ریلا در اینگل ساید
بریدۀ کتاب

صفحۀ 223

_ "ویلا! چرا دیروز برنمیگردد؟" چرا برنمیگردد جمز؟ "دیروزِ" پر از خنده و شادی مان. دیروزی که پسر ها در خانه بودند و من و والتر کتاب میخواندیم ، پرسه میزدیم و در دره رنگین کمان غروب خورشید و بالا آمدن ماه را تماشا میکردیم . کاش برمیگشت ، ولی دیروز ها هیچوقت برنمیگردند جمز کوچولو!... امروزهایمان تاریک و ابری اند و جرئت نداریم به فردا هایمان فکر کنیم

_ "ویلا! چرا دیروز برنمیگردد؟" چرا برنمیگردد جمز؟ "دیروزِ" پر از خنده و شادی مان. دیروزی که پسر ها در خانه بودند و من و والتر کتاب میخواندیم ، پرسه میزدیم و در دره رنگین کمان غروب خورشید و بالا آمدن ماه را تماشا میکردیم . کاش برمیگشت ، ولی دیروز ها هیچوقت برنمیگردند جمز کوچولو!... امروزهایمان تاریک و ابری اند و جرئت نداریم به فردا هایمان فکر کنیم

4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.