بریدۀ کتاب
1403/4/24
صفحۀ 30
خط، با خون تو آغاز میشود/از آن زمان که تو ایستادی/دین راه افتاد/و چون فرو افتادی/حق برخاست/تو شکستی/و «راستی» درست شد/و از روانهٔ خون تو/ بنیان ستم سست شد/در پاییز مرگ تو/ بهاری جاودانه زایید/گیاه رویید/درخت بالید/و هیچ شاخه نیست/که شکوفهای سرخ ندارد/و اگر ندارد/شاخه نیست/هیزمی است ناروا بر درخت مانده!
خط، با خون تو آغاز میشود/از آن زمان که تو ایستادی/دین راه افتاد/و چون فرو افتادی/حق برخاست/تو شکستی/و «راستی» درست شد/و از روانهٔ خون تو/ بنیان ستم سست شد/در پاییز مرگ تو/ بهاری جاودانه زایید/گیاه رویید/درخت بالید/و هیچ شاخه نیست/که شکوفهای سرخ ندارد/و اگر ندارد/شاخه نیست/هیزمی است ناروا بر درخت مانده!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.