بریدۀ کتاب
1402/3/22
3.2
24
صفحۀ 1
آدمیزاد مثل مگسی که به تار عنکبوت می افته، به دام گناه می افته، اون وقت هی دست و پا میزنه و بیشتر خودش رو گرفتار میکنه. بعد یک دفعه میبینه دیگه راه نجاتی نداره. دیگه به هیچکی امیدی نداره، جز خدا... از ته دل میگه خدایا کمکم کن! خدا هم نجاتش میده. خیلی مهربونه، شک نکن!
آدمیزاد مثل مگسی که به تار عنکبوت می افته، به دام گناه می افته، اون وقت هی دست و پا میزنه و بیشتر خودش رو گرفتار میکنه. بعد یک دفعه میبینه دیگه راه نجاتی نداره. دیگه به هیچکی امیدی نداره، جز خدا... از ته دل میگه خدایا کمکم کن! خدا هم نجاتش میده. خیلی مهربونه، شک نکن!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.