بریدهای از کتاب ظلمات الهاویه فی مثالب معاویه اثر شیخ حسین بن محمدتقی نوری (محدث نوری))
1402/5/23
صفحۀ 325
یکی از مردان نیک، قبر صحابی ارجمند حجر بن عدی را زیارت کرد. در آنجا شخصی را یافت که نشسته و می گرید و بسیار می گرید، خیال کرد آن شخص شیعه است. از او پرسید که چرا گریه می کند؟ گفت بر سرورمان جناب حجر (رضی الله عنه) گریه میکنم. پرسید او را چه شده است؟ آن مرد پاسخ داد سرورمان جناب معاویه او را کشته است!!! پرسید چرا او را کشته؟ گفت برای اینکه از لعن کردن سرورمان علی ابن ابی طالب خودداری ورزیده!! آن مرد صالح در جواب گفت من هم بر نادانی تو گریه میکنم. رضی الله عنک!
یکی از مردان نیک، قبر صحابی ارجمند حجر بن عدی را زیارت کرد. در آنجا شخصی را یافت که نشسته و می گرید و بسیار می گرید، خیال کرد آن شخص شیعه است. از او پرسید که چرا گریه می کند؟ گفت بر سرورمان جناب حجر (رضی الله عنه) گریه میکنم. پرسید او را چه شده است؟ آن مرد پاسخ داد سرورمان جناب معاویه او را کشته است!!! پرسید چرا او را کشته؟ گفت برای اینکه از لعن کردن سرورمان علی ابن ابی طالب خودداری ورزیده!! آن مرد صالح در جواب گفت من هم بر نادانی تو گریه میکنم. رضی الله عنک!
1
محمدمهدی حیدری
1403/1/2
0