بریدۀ کتاب
1403/7/27
صفحۀ 14
آقای نیکلبی بین مردم لندن چشم انداخت تا دوستی پیدا کند اما آنقدر نگاه کرد تا چشمش هم مثل قلبش درد گرفت.
آقای نیکلبی بین مردم لندن چشم انداخت تا دوستی پیدا کند اما آنقدر نگاه کرد تا چشمش هم مثل قلبش درد گرفت.
(0/1000)
1403/7/27
صفحۀ 14
آقای نیکلبی بین مردم لندن چشم انداخت تا دوستی پیدا کند اما آنقدر نگاه کرد تا چشمش هم مثل قلبش درد گرفت.
آقای نیکلبی بین مردم لندن چشم انداخت تا دوستی پیدا کند اما آنقدر نگاه کرد تا چشمش هم مثل قلبش درد گرفت.
🇵🇸زهرا سادات گوهری🇵🇸
1403/7/28
2