بریدۀ کتاب

مَریَم

1403/7/15

یک عاشقانه ی آرام
بریدۀ کتاب

صفحۀ 146

-همسرم، این بانوی جوان،اهل آذربایجان است. به (قندان) می‌گوید (گَندان) و به غروب می‌گوید (گروب).من، لهجه ی آذری‌اش را دوست دارم.یک روز اگر یادبگیرد که به قَنْدان بگوید قَندان، دیگر "بانوی آذری من" نیست. چشم هام نوازش میشه از لطافت و زیبایی عاشقانه ها🌱

-همسرم، این بانوی جوان،اهل آذربایجان است. به (قندان) می‌گوید (گَندان) و به غروب می‌گوید (گروب).من، لهجه ی آذری‌اش را دوست دارم.یک روز اگر یادبگیرد که به قَنْدان بگوید قَندان، دیگر "بانوی آذری من" نیست. چشم هام نوازش میشه از لطافت و زیبایی عاشقانه ها🌱

38

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.