بریدۀ کتاب
1402/5/19
3.8
8
صفحۀ 109
« تو پزشکی و طبق الگو نظر می دهی، مریض ها خودشان بهتر می دانند چه چیزی به دردشان می خورد. این سهل انگاری و بی فکری است که بگذارید من اینجا بخوابم و بمیرم.در جنوب گاهی معجزه رخ می دهد. امید همیشه وجود دارد، و تا وقتی سر سوزنی امید هست، دست روی دست گذاشتن صلاح نیست. از انسانیت به دور است که آدم را به دست سرنوشتش بسپارند، و این همان کاری است که شماها با من می کنید. من میخواهم بروم جنوب،می خواهم برگردم به بهار.»
« تو پزشکی و طبق الگو نظر می دهی، مریض ها خودشان بهتر می دانند چه چیزی به دردشان می خورد. این سهل انگاری و بی فکری است که بگذارید من اینجا بخوابم و بمیرم.در جنوب گاهی معجزه رخ می دهد. امید همیشه وجود دارد، و تا وقتی سر سوزنی امید هست، دست روی دست گذاشتن صلاح نیست. از انسانیت به دور است که آدم را به دست سرنوشتش بسپارند، و این همان کاری است که شماها با من می کنید. من میخواهم بروم جنوب،می خواهم برگردم به بهار.»
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.