بریدۀ کتاب

رایا

1403/6/9

عقیله
بریدۀ کتاب

صفحۀ 176

" پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟ این سرزمین غم‌زده در چشمم آشناست گفتند «تف» و «ماریه» و «شاطی‌الفرات» گفتند «قاضریه» و گفتند «نینوا»ست دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح آهسته زیرِلب به خودش گفت«کربلا»ست "

" پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟ این سرزمین غم‌زده در چشمم آشناست گفتند «تف» و «ماریه» و «شاطی‌الفرات» گفتند «قاضریه» و گفتند «نینوا»ست دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح آهسته زیرِلب به خودش گفت«کربلا»ست "

6

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.