بریدهای از کتاب راه طولانی بود از عشق حرف زدیم اثر رسول یونان
1402/7/20
صفحۀ 42
حرف ها و مهربانی اش دیگر واقعی نبود. دیگر یاد گرفته بودم که عشق تحمیل خود به دیگران نیست. یاد گرفته بودم کسی که برای رفتن آمده می رود و کسی که میخواهد برود هرطور شده میرود. هرچه درها را به رویش ببندی و هرچه بهانه بیاوری کاری از پیش نمیبری. فقط ممکن است رفتنش را به تعویق بیندازی.
حرف ها و مهربانی اش دیگر واقعی نبود. دیگر یاد گرفته بودم که عشق تحمیل خود به دیگران نیست. یاد گرفته بودم کسی که برای رفتن آمده می رود و کسی که میخواهد برود هرطور شده میرود. هرچه درها را به رویش ببندی و هرچه بهانه بیاوری کاری از پیش نمیبری. فقط ممکن است رفتنش را به تعویق بیندازی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.