بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 29

با خودم گهگاه خلوت می کنم رازهایم را زیارت می کنم با دلم دارم صمیمی می شوم هرچه می خواهد اجابت می کنم می پذیرم گریه را با روی خوش باز باران را روایت می کنم در سکوت آسمان، چون رعد و برق ناگهانی خرق عادت می کنم چند وقتی می شود با هر نگاه کودکانه مشق حیرت می کنم پیش از این ها جرئت مرگم نبود چند وقتی هست جرئت می کنم دیگر ای دنیا، سراغم را مگیر من که دارم رفع زحمت می کنم

با خودم گهگاه خلوت می کنم رازهایم را زیارت می کنم با دلم دارم صمیمی می شوم هرچه می خواهد اجابت می کنم می پذیرم گریه را با روی خوش باز باران را روایت می کنم در سکوت آسمان، چون رعد و برق ناگهانی خرق عادت می کنم چند وقتی می شود با هر نگاه کودکانه مشق حیرت می کنم پیش از این ها جرئت مرگم نبود چند وقتی هست جرئت می کنم دیگر ای دنیا، سراغم را مگیر من که دارم رفع زحمت می کنم

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.